سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بدان کس که تو را سخن آموخت به تندى سخن مگوى و با کسى که گفتارت را نیکو گرداند راه بلاغتگویى مپوى . [نهج البلاغه]
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از همه جا-از همه چیز-اخبارهای مورد علاقه من-مقالات-یادداشتهای من
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • بعد از ناکامیهای کاروان المپیکی کشورمان صدا و سیما اقدام به پخش برنامه هایی با اجرای

    آقای خیابانی گزارشگر و مجری  برنامه های ورزشی تلویزیون کرده است.

    در این برنامه ها معلوم نبست آقای مجری برنامه به چه مجوزی مربیان،کادر فنی و.... را بدون هیچ نقد درستی تنها با استفاده از فن بیان و شیوه های مجری گری و نوعی سفسطه تحت فشار قرار می دهد و تلاش می کند از میان عوامل دست اندر کار المپیک عاملی برای  ناکامیهای ورزش پیدا کند.

    به عنوان نمونه در برنامه امروز(8/7/87) شبکه 3 سیما ،مجری محترم به سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی این مژده را می دهد که شانس اورده و مردم با گوجه فرنگی و تخم مرغ از شما استقبال نکردند و برای مدعای حرف خود مثالی از تیم ملی ایتالیا مربوط به 1966(42 سال قبل) می آورد.

    مجری محترم قادر به تشخیص شرایط 40 سال قبل ایتالیا ،نوع فرهنگ مردم ایران و شرایط امروز نیست واین شبه را ایجاد می کند که وی بینندگان را به همچین عملی که تاکنون در ایران سابقه نداشته تشویق میکند که میهمان برنامه تحت فشار وی ،می گوید همین که از منزل بیرون نمی اییم از استقبال با گوجه و تخم مرغ بدتر است.

    بهتر نیست از در اینگونه برنامه ها از مجری استفاده شود که سواد کافی و توانایی درک شرایط را داشته باشد

    و اقای خیابانی به همان  گزارش فوتبال بپردازد که ان هم بیشتر گزارش حاشیه است تا خود مسابقه.

     



    محمدرضا زارع، ::: جمعه 87/6/8::: ساعت 8:24 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    وزارت خارجه ایران، دیپلماسی هوشمندانه ای را در پیش گرفته است و این، همان نقطه ای است که آمریکا و تروئیکای اروپایی را برای تشدید فشارها علیه ایران لا اقل در این مرحله ، در مضیقه قرار داده است.به گزارش عصرایران (asriran.com)، به نقل از پایگاه اینترنتی موسسه مطالعات اروپایی فرصت های دیپلماسی ، دستگاه دیپلماسی ایران در گذر از 5 سال تجربه بسیار طاقت فرسای پرونده هسته ای، اینک به اندازه ای از بلوغ رسیده است که بتواند مانند حرفه ای ها با دیپلمات های کارکشته 1+5 گفت و گو کند، چانه بزند و حتی به امتیاز گرفتن هم امیدوار باشد.

    به نوشته این سایت، عکس العمل ایران در قبال بسته پیشنهادی 1+5 و نامه وزرای خارجه فرانسه، انگلیس، آلمان، آمریکا، چین و روسیه، بسیار حساب شده و منطبق با آموزه های دیپلماتیک بوده است به گونه ای که ایرانی ها بی آنکه - تا این مرحله- زیر بار تعلیق رفته باشند، به سمت گشودن درهای مذاکره با 1+5 و به ویژه دشمن سرسخت سی ساله خود یعنی آمریکا هستند.

    ایرانی ها در ماجرای اخیر، بین نامه وزرای 1+5 به منوچهر متکی وزیر خارجه شان و بسته پیشنهادی 1+5 تفکیک قائل شدند ، در حالی که نامه وزیران 1+5 صرفا سفارش ایران به پذیرش بسته بود و از نظر محتوایی چیز جدیدی نداشت، با این حال، متکی پاسخی به این نامه نوشت و آن را به خاویر سولانا، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، داد و منتظر واکنش های سیاسی و رسانه ای غربی ها شد.

    این ابتکار وزیر خارجه ایران، این امکان را به ایران داد که بدون آنکه پاسخ بسته 1+5 را داده باشد، به واکنش سنجی و پیش بینی رفتارهای سیاسی- رسانه ای طرف مقابل بپردازد تا بتواند تصمیم مناسب تری را اتخاذ کند، ضمن آنکه وزارت خارجه ایران، همزمان با "قابل بررسی" دانستن طرح تاسیس دفتر دیپلماتیک آمریکا در تهران، چهره ای جدید از دولت محمود احمدی نژاد به نمایش گذارد که در غرب به عنوان دولتی ضدآمریکایی و انعطاف ناپذیر معرفی شده است.

    همچنین اظهارات علی اکبر ولایتی وزیر اسبق ایران و مشاور رهبر عالی ایران با یک روزنامه اصولگرایان حاکم در ایران که طی آن از گفت و گو با 1+5 (که آمریکا نیز عضو آن است) استقبال کرد ، به تعدیل نسبی فضا کمک کرده و آمریکایی ها را هم به سمتی سوق داده است که متکی در گفت و گو با فرید زکریا، مصاحبه گر برجسته CNN اذعان کرد که از آمریکا هم صداهای جدیدی به گوش می رسد. وی همچنین تاکید کرد که ایران حاضر است به تلاش های "متفکران منطقی آمریکا" برای گفت و گو و تعامل کمک کند.

    دیپلماسی ایران همچنین برخلاف گذشته که همواره گیرنده بسته های پیشنهادی بوده است ، این بار خود یک بسته پیشنهادی ترتیب داد و بدین ترتیب 1+5 را به پاسخ گویی متقابل فراخواند. این در حالی است که تا پیش از این ، این ایران بود که باید به طور یکجانبه پاسخ می داد ولی اکنون به بهانه مشترکات بسته های پیشنهادی طرفین ، مساله گفت و گو در باره این مشترکات مطرح است .

    این موسسه در پایان گزارش خود پس از ذکر سوابقی از خصومت های ایران و آمریکا پس از انقلاب 1975 و تاریخچه ای از پرونده هسته ای چنین نتیجه گیری می کند: اگر آمریکایی ها واقعا مایل به برقراری روابط با ایران هستند، الان زمان آن است زیرا دولتی بر سر کار است که هم رییس جمهورش با نامه نگاری مستقیم به پرزیدنت بوش و هم وزیر خارجه اش با قابل بررسی دانستن گشایش دفتر دیپلماتیک آمریکا در تهران و نیز انجام چند مذاکره با آمریکایی ها در عراق، این آمادگی را دارند که وارد فاز مذاکره شوند و نکته مهم این که (آیت الله) خامنه ای نیز از این دولت حمایت می کند و از طرفی بین مردم ایران نیز این ایده طرفداران زیادی دارد که با آمریکا نیز می توان در شرایط مساوی رابطه تمام عیار دیپلماتیک برقرار کرد، همانطور که تهران با انگلیس و روسیه رابطه سیاسی کاملی دارد.
    با این حال، آمریکایی ها، باید بدانند که دستگاه دیپلماسی ایران، از خوش بینی های مفرط گذشته فاصله زیادی گرفته و اکنون، بسیار واقع بینانه تر عمل می کند و اگر از این فرصت استفاده نشود، این واقع بینی ممکن است در آینده به بدبینی منجر شود و کارها را سخت تر کند.
     
     
    منبع:ارم نیوز


    محمدرضا زارع، ::: پنج شنبه 87/4/20::: ساعت 8:6 عصر
    نظرات دیگران: نظر

     پی اعتراضات چند ماه اخیر عبدالله شهبازی به موضوع مفاسد اقتصادی و زمین خواری در استان فارس، شب گذشته افراد مسلح ناشناسی با تعقیب اتومبیل سعی در ربایش و ترور وی نمودند.
    به گزارش البرز به نقل از عدالتخانه، در پی اعتراضات چند ماه اخیر عبدالله شهبازی به موضوع مفاسد اقتصادی و زمین خواری در استان فارس، شب گذشته افراد مسلح ناشناسی با تعقیب اتومبیل سعی در ربایش و ترور وی نمودند.

    مطابق اخبار دریافتی، در ساعت 21:15 شب گذشته در خیابان زند شیراز، سه دستگاه خودروی فاقد پلاک شامل یک سمند سفید، یک پژو 405 مشکی و یک پراید هاچ بک سفید به تعقیب خودروی عبدالله شهبازی می پردازند. عبدالله شهبازی که با گوشزد راننده خود متوجه این موضوع می شود در یکی از کوچه های فرعی و دور از چشم تعقیب کنندگان بلافاصله از ماشین پیاده شده و در ادامه تعقیب کنندگان، بی خبر از ماجرا در یکی از خیابان های خلوت مسیر عبور خودروی وی را مسدود کرده و با اسلحه های کمری به ماشین وی هجوم می برند.

    مطابق اخبار دریافتی، تعقیب کنندگان پس از آنکه از عدم حضور شهبازی در خودرو مواجه می گردند با ضرب و شتم راننده وی و تهدیدات مکرر سلاح کمری، اقدام به ربایش فرد مذکور کرده و کمی بعد در اثر ضربات سنگین ته اسلحه که بر سر راننده شهبازی کوبیده می شود وی اتومبیل را به جدول پیاده رو بلوار کوبیده و با خروج از خودرو سعی در فرار می کند.

    مطابق این گزارش، مهاجمان نیز با با تعقیب وی، به ضرب و شتم سنگین راننده با لگد و چوب و ضربات اسحله می نمایند و سپس با فشردن گلوی او و بی بیهوشی وی در اثر این اقدام، به تصور اینکه نام برده به قتل رسیده او را رها می کنند.

    براساس این گزارش : پس از پیگیری های مداوم عبدالله شهبازی و اطلاع رسانی وی به مسوولان امنیتی و انتظامی در این خصوص، نوجوانی که اتفاقی از محل حادثه گذر می کرده است با پیکر نیمه جان راننده مواجه شده و نیروی انتظامی را از این امر مطلع می گرداند و اکنون ماجرا در دست بررسی است.
     
     
    منبع:ارم نیوز


    محمدرضا زارع، ::: پنج شنبه 87/4/20::: ساعت 7:55 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    از زمانی که کتاب ثروت ملل توسط آدام اسمیت در قرن هجده میلادی نوشته شد و سپس با ظهور نخستین جمهوری مدون جهان یعنی ایالات متحده آمریکا که بلافاصله نظریه نظام بازار آزاد اسمیت را بعنوان سیستم حاکم بر مناسبات اقتصادی خود برگزید، فرض نظریه پردازان اقتصاد بازار بر این بوده که مکانیزم «عرضه و تقاضا» بشکل یک دست نامرئی شئونات اقتصادی جامعه را سازمان خواهد داد.

    تصور عمومی بر این بود که در یک سیستم اقتصادی «خود سازمان ده» (Self-Organized) که بر اصل نفع طلبی شخصی و نیز اصل رقابت آزاد بنیان گذارده شود نقش هر تولید کننده و یا هر مصرف کننده در مقایسه با کل مجموعه آنقدر ناچیز است که هیچ یک نمی‌توانند به تنهایی بازار را از حالت تعادل خارج کنند. آنچه که اسمیت نمی‌دید این بود که در یک سیستم فاقد کنترل، طمع پایان ناپذیر برخی از انسانها منجر به انباشتگی شدید ثروت و سرمایه در دست‌هایی معدود می‌گردد و این انباشتگی با خود قدرتی عظیم به همراه می‌آورد که مآلا هم بر روند دموکراسی و اداره سیاسی جامعه تاثیرگذار خواهد بود و هم اقتصاد را از مسیر عادی و مورد انتظار خود خارج خواهد کرد. اتیکت‌های اخلاقی که روح کارهای اسمیت را تشکیل می‌داد و در «تئوری تمایلات اخلاقی» (The Theory of Moral Sentiments) به طور مبسوط مورد بحث قرار گرفته بود در عمل در برابر خصیصه دیگری در بشر به نام «طمع» (Greed) رنگ باخت.
    جوزف ستیگ لیتس (Joseph Stiglitz) معاون ارشد سابق بانک جهانی و برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 2001 می‌گوید علت اینکه دست نامرئی در بازار آزاد قابل رویت نیست، این است که چنین دستی وجود خارجی ندارد.

    همچنین «دیوید کورتن» (David Korten) اقتصاددان آمریکائی نیز بدرستی بر همین نکته انگشت می‌گذارد. به نظر کورتن بین زارع و صنعتگری که در زمان اسمیت برای امرار معاش خود و خانواده شان سعی داشتند که کالای خود را به بهترین قیمت در بازار به فروش رسانند و طمع بی پایان کورپوریشن‌ها که امروز کنترل چرخ اقتصاد را به دست گرفته‌اند از زمین تا آسمان فاصله است. اقتصاد امروز شاید در لفظ اما در واقعیت و عمل دیگر از مدل آدام اسمیت تبعیت نمی‌کند. اقتصاد امروز جهان نه تنها «آزاد» نیست بلکه به شدیدترین وجهی توسط گروه کوچکی از کورپوریشن‌ها هدایت و کنترل می‌شود. به این ترتیب پایه‌ای ترین اصل بازار آزاد که «عدم کنترل بازار» است در مدل اقتصادی نئولیبرال که امروز بر جهان غرب حاکم است نقض گردیده است.

    7? درصد غذای انسانهای روی زمین را محصولات دانه‌ای (گندم، ذرت، سویا و غیره) تشکیل می‌دهند که 90 درصد تجارت آنها را تنها سه شرکت کارگیل (Cargill)، آرچر دنیلز میدلند (Archer Daniels Midland) و بانجی (Bunge) در انحصار خود دارند. امروز از 100 اقتصاد برتر جهان، ?9 تای آن را کشورها و ?1 تای دیگر را کورپوریشن‌ها تشکیل می‌دهند. ارقام و اعداد مربوط به قدرت مالی این شرکت‌ها که نمونه‌هایی از آن کمی بعد خواهد آمد در مغز انسان هم نمی‌گنجد.

    در کنار کورپوریشن‌ها پدیده‌ای که از چند سال پیش در بازارهای جهانی به ناگاه قدرت گرفت موسسات سرمایه‌گذاری بودند که تحت عنوان «هج فاند» (Hedge Fund)‌ها فعالیت می‌کردند. هر چند که هج فاند‌ها از دهه 19?0 در بازارهای جهان آغاز بکار کردند اما حضور سنگین آنها از حدود 3 سال پیش بطور محسوسی بخش‌هایی از بازارهای بورس و مالی جهان را در کنترل خود گرفت. در حالی که مجموع دارایی‌های تحت مدیریت این شرکت‌ها در سال 200? به رقم 7?3 میلیارد دلار بالغ می‌گشت در سه ماهه سوم سال 2007 بر اساس گزارش HedgeFund.net میزان سرمایه‌ای که در دست این شرکت‌ها قرار داشت به رقم نجومی و غیرقابل تصور ?8/2 تریلیون دلار (2?80 میلیارد دلار) رسید.

    هج فاند‌ها شرکت‌های مدیریت سرمایه (Capital Management) هستند که سرمایه‌گذاران خاصی را با سرمایه‌های بالا جذب می‌کنند. به عبارت دیگر اگر در شرکت‌های موسوم به «صندوق دو جانبه» (Mutual Funds) من و شما و هر سرمایه گذار خرد و کلانی بتواند سرمایه گذاری کند در این شرکت‌ها همانند یک کلوپ خصوصی تنها افراد خاصی پذیرفته می‌شوند که دارای سرمایه‌های بزرگ هستند.

    مدیریت هج فاندها پس از جلب مشتری و سرمایه با ایجاد «استخری از سرمایه» وارد بازار شده و بر اساس استراتژی که مدیریت از پیش تعیین نموده، مشغول امر خرید و فروش در بازارهای بورس می‌شوند. مدیریت این موسسات از سرمایه گذاران، هم حق مدیریت و هم پاداش (به ازای سودی که برای آنان ایجاد می‌کنند) دریافت می‌دارند. برای اینکه به ابعاد قضیه بیشتر پی ببرید آقای جان پالسون (John Paulson) مدیر هج فاند Paulson & Co. در سال 2007، 7/3 میلیارد دلار درآمد داشته است. توجه داشته باشید که آقای پالسون نه کالایی تولید می‌کند و نه با سرمایه خود مشغول معامله و تجارت است، بلکه این درآمد صرفا نتیجه مدیریت سرمایه‌هایی است که در شرکت ایشان Paulson & Co. توسط افراد ثروتمند سرمایه گذاری شده است.
    2?مدیر برتر هج فاندها هر یک به طور متوسط حدود 900 میلیون دلار در سال 2007 درآمد داشته‌اند در حالیکه در سال 200? درآمد متوسط آنها ?30 میلیون دلار بوده است. به عبارت دیگر ظرف یکسال متوسط درآمد آنها تقریبا دو برابر شده است.

    ذکر دو مطلب در مورد هج فاند‌ها ضروری است؛ نخست اینکه این موسسات سرمایه‌گذاری خصوصی شامل هیچ یک از قوانین و مقررات نظارت بر شرکت‌های بازار سهام نمی‌شوند و درب‌هایشان کاملا بر روی هر گونه بازرسی توسط هر دولت و یا سازمانی بسته است و بنابراین در اختفای کامل به فعالیت‌های خود مشغولند. دوم اینکه در برابر هر یک دلاری که در اختیار این شرکت‌ها قرار دارد حداقل 9 دلار دیگر از طریق موسسات مالی و بانک‌ها به آنان اعتبار داده می‌شود و شرکت عملا با 10 برابر سرمایه خود وارد میدان تجارت می‌شود.

    در سپتامبر 1998 زمانی که یکی از هج فاندها به نام Long Term Capital Management سقوط کرد بیش از ? میلیارد دلار سرمایه نداشت اما با توجه به اعتباراتی که قرض کرده بود 12? میلیارد دلار یعنی حدود 30 برابر سرمایه‌اش یکباره ناپدید شد. با سقوط LCTM اگر تدابیر خاصی به کمک دولت آمریکا اتخاذ نشده بود، کل نظام بانکی آمریکا در شرف فروریختن قرار گرفته بود. به این ترتیب، وقتی می‌گوییم 2?80 میلیارد دلار سرمایه در اختیار هج فاندهاست، با توجه به اعتباراتی که این شرکت‌ها از موسسات مالی دریافت می‌کنند، می‌توان دریافت که به چه قدرت مالی غیرقابل تصوری تبدیل می‌شوند.

    تا پیش از سال 2000 کلیه معاملات نفتی و خرید و فروش نفت و مشتقات آن می‌بایست در دو بورس نیویورک و لندن که به این امر اختصاص داده شده بودند، صورت می‌گرفت. معاملات آتی یا قراردادهای آتی (Future Contracts) همگی توسط دو بورس مذکور نظارت می‌شدند؛ به این صورت که اگر شرکتی قصد خرید نفت در آینده را داشت، می‌توانست قیمت را برای سررسیدی مشخص (مثلا ? ماه بعد) تثبیت کند. به این ترتیب از آنجا که همه معاملات ثبت و ضبط می‌شد، امکان اینکه نیروهای مالی عظیمی با ورود به بازار و دست زدن به معاملات قماری (Speculations) بی‌حساب و کتاب و خرید مقادیر هنگفتی نفت در آینده (بدون این‌که مصرف کننده نفت باشند و در واقع «نفت کاغذی» و قرارداد‌های بعدی را خرید و فروش کنند) بازار را به کنترل خود در آورند وجود نداشت.

    معامله گران قماری با خرید هر محصولی در بازار بورس (اعم از مواد پایه‌ای یا سهام شرکت‌ها و یا ارز) در واقع بر روی قیمتی که محصول مزبور در آینده‌ای مشخص پیدا خواهد کرد، با استفاده از مکانیزم قراردادهای آتی شرط بندی می‌کنند. در صورتی که در زمان سررسید قیمت محصول از آنچه که آنان پیش بینی کرده‌اند بیشتر باشد آن محصول را با سود خواهند فروخت.
    ورود این قبیل معامله گران قماری (Speculations) به معاملات نفت که بخش عظیمی از آنها را هج فاندها تشکیل می‌دهند با قانون مصوب سال 2000 که توسط کنگره آمریکا به تصویب رسید میسر گردید. در آخرین روزهای کنگره یکصد و ششم آمریکا، قانونی به تصویب رسید که به این غولهای مالی اجازه می‌داد تا بدون اینکه هیچ نوع راداری فعالیت‌های آنها را ردیابی نماید، با انجام معاملات «بر روی پیشخوان» (OTC-Over The Counter) از طریق پایانه‌های کامپیوتری خود به هر میزان که می‌خواهند «نفت کاغذی» (در مقابل «نفت بشکه‌ای» که مصرف کننده واقعی آن را خریداری می‌کند) با استفاده از قرارداد‌های آتی خریداری کنند.

    با ورود حجم عظیمی از سرمایه به بازار نفت توسط این گروه، دیگر بازار از فرمول‌های متعارف و متداول عرضه و تقاضا تبعیت نکرده بلکه اینگونه معاملات قماری و خریدهای سنگین نفت به سرعت بر قیمت نفت افزود. درست است که افزایش تقاضا در کشورهایی مانند چین و هند و نیز کاهش ارزش دلار نیز از دیگر دلایل افزایش قیمت به شمار می‌روند اما نگاهی ساده به ارقام و آمار نشان می‌دهد که بازار نفت توسط عده‌ای در حال کنترل شدن است.

    تنها در مدت یک سال گذشته، قیمت نفت به دو برابر افزایش یافته و در حالی که برای مدت 20 سال، متوسط قیمت حول محور 20 دلار در هر بشکه دور می‌زده امروز با نفت بشکه‌ای 1?0 دلار روبرو شده‌ایم. گزارش کمیته بررسی و تحقیق کنگره آمریکا که هفته گذشته منتشر شد حاکی از آن بود که 70 درصد معاملات را در بورس نفت نیویورک (NYMEX) معاملات قماری تشکیل می‌دهد. این حجم عظیم از تقاضا تصنعی است چرا که خریداران «نفت کاغذی» هیچ نوع مصرفی برای نفت ندارند اما همین امر باعث افزایش قیمت شده و بازار را کاملا به کنترل سرمایه‌های عظیمی که عمدتا در هج فاندها متمرکزند در آورده است. معنای گزارش کنگره آمریکا که پیش تر از آن نام بردیم اینست که تنها 30 درصد از بازار را خریداران واقعی و مصرف‌کنندگان نفت تشکیل می‌دهند. گزارش روز 2? جون سی ان ان حاکی از آن است که هم کنگره و هم سنا که به وخامت وضع پی برده و قانونی را تهیه کرده‌اند که فعالیت هج فاندها را در بازار نفت محدود کنند.

    در حالی که بهای نفت ظرف هفت سال گذشته ?97 درصد افزایش داشته است، با اطمینان می‌توان گفت که یک چنین انفجار قیمتی ارتباطی با افزایش تقاضا و یا کاهش ارزش دلار ندارد.
    وال ستریت جورنال در مقاله‌ای با عنوان «سعودی‌ها یا معامله گران قماری»، موضوع سر به آسمان کشیدن قیمت نفت را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و می‌نویسد: چندی قبل که پرزیدنت بوش از سعودی‌ها خواست که به تولید خود بیفزایند، آنان در جواب وی گفتند، هیچ مشتری از ما نفت بیشتری طلب نمی‌کند بنابراین موضوع به وضوح به میزان عرضه مربوط نمی‌شود.

    در مطلب دیگری که اخیرا یکی از کهنه کاران وال ستریت، «پم مارتنز» (Pam Martens) به رشته تحریر درآورده خبر از شرکتی می‌دهد بنام Phibro Inc. که به امر خرید و فروش نفت و مشتقات نفتی اشتغال دارد. این شرکت زیرمجموعه ایست از بزرگترین بانک آمریکایی یعنی Citigroup که با دارایی 2200 میلیارد دلار و 3?8000 کارمند و 2000 شرکت زیرمجموعه، در حکم یک حکومت در جهان پول و اقتصاد به شمار می‌رود. اما نکته عجیبی که پم مارتنز به آن می‌پردازد اینست که سایت شرکت مزبور یعنی www.phibro.com، یک وب‌سایت یک صفحه‌ای است با شماره تلفن‌هایی در آمریکا، لندن، ژنو و سنگاپور. بدون اسم مدیران و یا بیوگرافی آنان و بدون هر گونه تاریخچه پیدایش شرکت و یا اخباری در مورد فعالیت‌های آن. جالب اینجاست که این شرکت ظرف سه سال گذشته ?/2 میلیارد دلار درآمد برای Citigroup ایجاد کرده و با این همه در گزارش مالی 20? صفحه‌ای سال 2007 خود، Citigroup تنها در یک جمله آن هم در یک "پانویس" (Footnote) به این شرکت اشاره کرده است.

    موضوعی را که باید به این گزارش اضافه کرد، این است که بزرگترین سهامداران Citigroup را (که Phibro زیرمجموعه آن است)، شاهزاده ولید بن طلال از عربستان سعودی و یک موسسه سرمایه گذاری وابسته به حکومت ابوظبی با میزان دارایی ??? میلیارد دلار Abu Dhabi Investment Authority)) تشکیل می‌دهند. به این ترتیب داستان جالبتر می‌شود به این صورت که Phibro می‌تواند با ورود به بازار نفت تقاضای تصنعی ایجاد کرده و باعث افزایش قیمت شود. به این ترتیب هم سود قابل توجهی برای Citigroup و شرکایش از جمله شیوخ عربستان و ابوظبی ایجاد می‌کند و هم نتیجه اضافه شدن قیمت نفت دوباره به جیب ابوظبی و عربستان بازمی‌گردد!

    منبع: شهیر بلاگ

    (تابناک)



    محمدرضا زارع، ::: پنج شنبه 87/4/20::: ساعت 7:53 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    شرکت آلمانی فولکس‌واگن تاییده مربوط به خرید کامیون‌ساز و اتوبوس‌ساز اروپایی - شرکت اسکانیا - را از اتحادیه اروپا کسب کرد.

    به گزارش ایسنا، اتحادیه اروپا و دیده‌بان این اتحادیه اعلام کردند که با انجام این قرارداد هیچ‌گونه نگرانی از بابت لطمه به رقابت در بازار به وجود نمی‌آید.

    فولکس‌واگن در حال حاضر خودروهای سواری و تجاری سبک و قطعات و تجهیزات وابسته به خودرو تولید می‌کند؛ در حالی که اسکانیا عمدتا خودروهای سنگین تولید می‌کند.

    به گزارش شین‌هوا، اگرچه فولکس‌واگن سهام اندکی را در شرکت MAN - تولیدکننده آلمانی بارکش‌های سنگین و باحجم متوسط، اتوبوس و موتور خودرو - دارد، اما گفته می‌شود که فعالیت‌های مشترک فولکس‌واگن و اسکانیا هیچ‌گونه تداخلی را در این زمینه به وجود نخواهد آورد.


    محمدرضا زارع، ::: چهارشنبه 87/4/12::: ساعت 3:13 صبح
    نظرات دیگران: نظر

       1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 0
    بازدید دیروز: 3
    کل بازدید :112376

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    از همه جا-از همه چیز-اخبارهای مورد علاقه من-مقالات-یادداشتهای من
    محمدرضا زارع،

    >>آرشیو شده ها<<
    آرشیو مطالب 1
    آرشیو مطالب 2
    آرشیو مطالب 3
    آرشیو مطالب 4
    آرشیو مطالب 5
    آرشیو مطالب 6
    آرشیو مطالب 7
    آرشیو مطالب 8
    آرشیو مطالب 9
    آرشیو مطالب 10
    آرشیو مطالب 11
    آرشیو مطالب 12
    آرشیو مطالب 13
    آرشیو مطالب 14
    آرشیو مطالب 15
    آرشیو مطالب 16
    آرشیو مطالب 17
    آرشیو مطالب 18
    آرشیو مطالب 19
    آرشیو مطالب 20
    23/3/87
    24/3/87
    25/3/87
    26/3/87

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    از همه جا-از همه چیز-اخبارهای مورد علاقه من-مقالات-یادداشتهای من

    >>لینک دوستان<<
    سایت درج آگهی و تبلیغ رایگان اینترنتی پیام سرا
    دعوت به دوستی کلیک کنید

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<
    پارسی بلاگ، پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
    2006-ParsiBlog™.com ©