رئیس کمیسیون معاملات شرکت ارتباطات سیار ایران گفت: نهمین دوره مزایده شماره های رند و مرتب سیم کارت های دائمی همراه اول، سوم تیر برگزار می شود.
به گزارش واحد مرکزی خبر، ابوالفضل علیشاهی افزود: در این دوره دو هزار شماره شامل پیش شماره های یک تا هشت همراه اول به مزایده گذاشته می شود.
وی ادامه داد: شماره هایی که در این دوره به مزایده گذاشته می شود خیلی گران نیست و بیشتر به عنوان شماره هایی با قیمت متوسط تلقی می شود.
وی گفت: شماره هایی مانند 09121107110 یا 09121109110 در این دوره از مزایده عرضه می شود.
رئیس کمیسیون معاملات شرکت ارتباطات سیار گفت: مدیر عامل این شرکت هنوز درباره عرضه شماره های 09123456789 و 09121111111 در مزایده تصمیم نگرفته است.
خاطر نشان می شود شماره 09127777777 با قیمت حدود 577 میلیون ریال، به عنوان گران ترین شماره رند همراه اول، در مزایده شماره های رند شرکت ارتباطات سیار ایران فروخته شده است.
همچنین در هشت دوره برگزاری این مزایده شماره 9122222222 به قیمت حدود 440 میلیون ریال و شماره 09123333333 به قیمت حدود 430 میلیون ریال به فروش رفته است .
شماره 09122345678 نیز با قیمت حدود 120 میلیون ریال به فروش رفته است.
از میان 16 هزار شماره رند و مرتب سیم کارت دائمی اپراتور اول که تاکنون به مزایده گذاشته شده حدود 5 هزار شماره به فروش رفته است.
در هر دوره از مزایده فقط حدود 30 درصد از شماره ها متقاضی داشته است و بقیه شماره ها یا پیشنهادی نداشته اند یا قیمت آنها کمتر از قیمت پایه پیشنهاد شده بوده است.
به گزارش واحد مرکزی خبر، ابوالفضل علیشاهی افزود: در این دوره دو هزار شماره شامل پیش شماره های یک تا هشت همراه اول به مزایده گذاشته می شود.
وی ادامه داد: شماره هایی که در این دوره به مزایده گذاشته می شود خیلی گران نیست و بیشتر به عنوان شماره هایی با قیمت متوسط تلقی می شود.
وی گفت: شماره هایی مانند 09121107110 یا 09121109110 در این دوره از مزایده عرضه می شود.
رئیس کمیسیون معاملات شرکت ارتباطات سیار گفت: مدیر عامل این شرکت هنوز درباره عرضه شماره های 09123456789 و 09121111111 در مزایده تصمیم نگرفته است.
خاطر نشان می شود شماره 09127777777 با قیمت حدود 577 میلیون ریال، به عنوان گران ترین شماره رند همراه اول، در مزایده شماره های رند شرکت ارتباطات سیار ایران فروخته شده است.
همچنین در هشت دوره برگزاری این مزایده شماره 9122222222 به قیمت حدود 440 میلیون ریال و شماره 09123333333 به قیمت حدود 430 میلیون ریال به فروش رفته است .
شماره 09122345678 نیز با قیمت حدود 120 میلیون ریال به فروش رفته است.
از میان 16 هزار شماره رند و مرتب سیم کارت دائمی اپراتور اول که تاکنون به مزایده گذاشته شده حدود 5 هزار شماره به فروش رفته است.
در هر دوره از مزایده فقط حدود 30 درصد از شماره ها متقاضی داشته است و بقیه شماره ها یا پیشنهادی نداشته اند یا قیمت آنها کمتر از قیمت پایه پیشنهاد شده بوده است.
منبع:www.tabnak.ir
محمدرضا زارع، ::: دوشنبه 87/3/27::: ساعت 11:32 عصر
نظرات دیگران: نظر
محمدباقر قالیباف در وبلاگ خود مینویسد:
منحصر کردن مبازره با فساد در افشاگریهای آتشین و اغلب بیمبنا، که اخیرا حرف وحدیثهای بسیاری را برانگیخته نشانگر بدفهمی موضوع و سطحینگری و سادهانگاری مسائل پیچیده است، معضلی که علاوه بر مبارزه با فساد در سایر حوزهها هم گریبانگیر سیستم مدیریتی کشور شده و مشکلات عدیدهای را ایجاد کرده است به علاوه چنین مبارزهها و افشاگریهایی، خود منشأ مفاسد عمیقتری هستند. ارزان شدن آبرو و حیثیت انسانها و سهولت هتک حرمت و نسبت دادن انواع افتراها و تهمتها به افراد، بیهیچ مبنای قانونی، از هر فسادی بالاتر است.
تجربه نشان داده که این رفتارها عایدی و ثمرهای ندارد و موضوع را پیچیدهتر میکند.
مردم هم در ابتدا ممکن است افشاگران را به عنوان قهرمانان مبارزه با فساد قلمداد کنند اما در ادامه وقتی نتیجه عینی حاصل نمیشود آنچه که به دست میآید «بحران اعتماد» است. رفتارهایی این چنین اعتماد مردم به مسئولان، به حوزه سیاست و اقتصاد، و سهمگینتر از همه به کلیت نظام را زایل میکند.
حتی خود افشاگران از این بیاعتمادی بینصیب نمیمانند. افشاگرانی این چنین مصداق عینی «یکی بر سر شاخه بن میبرید» هستند. دلیل آن هم از اینجا ناشی میشود که در بطن چنین افشاگریهایی بیشتر از نیت خیر مبارزه با فساد و مفسدین اغراض زشت سیاسی نهفته است، مردم هم در میان مدت متوجه میشوند که صاحبان چنین رفتارهایی بیشتر از آنکه دغدغه سلامت و پاکی داشته باشند درد قدرت دارند و بیشتر از آنکه به اصلاح امور بیاندیشند به بد نام کردن و بیرون راندن رقبای سیاسی خود از عرصه فکر میکنند.
و این همان چیزی است که عرصه سیاسی و مدیریتی کشور را دچار بحران کرده است: گسست اخلاق از سیاست.
در این عرصه، همه چیز وسیلهای شده است برای رسیدن به قدرت و حذف دیگران، مبارزه با فساد و افشاگری هم میتواند یکی از این وسیلهها باشد. بر این اساس معتقدم مبارزه با فساد اگر با دو عنصر مهم دیگر، اخلاق و عقلانیت، همراه نباشد خود موجب فسادی افزونتر خواهد شد. اگر با اخلاق همراه نباشد به ریاکاری، عوام فریبی، فرصت طلبی، حرمت شکنی و نفرت پراکنی منجر میشود و اگر با عقلانیت همراه نباشد ره به بیراهه میبرد.
با عقلانیت است که میتوان از سطح امور گذر کرد و به عمق آن رسید و ساختارها، ضوابط و روابط و مناسبات و بسترهای مفسدهبرانگیز را دید و به جای هیاهو با آرامش منفذها و البته بعضاً دروازههای فساد را بست.
برخی ساختارهای معیوب اقتصادی، مناسبات غلط حاکم بر سیستم اداری، قواعد و ضوابط پیچیده، و فقدان نظارت مؤثر نهادهای مسئول، رسانههای گروهی و نهادهای مردمی عامل فساد هستند. با عقلانیت میشود اینها را شناخت.
هر کس که داعیه مبارزه با فساد داشته باشد باید این را با اصلاح ساختارهای مفسدهبرانگیز آغاز کند. و سپس برخورد قاطع، قانونی و هوشمندانه با مفسدین هم میتواند مکمل این اصلاحات باشد وگرنه بسیاری از مصادیق فساد در درون این ساختارها، اغلب قانونی و بر بستر ضوابط شکل میگیرند و به همین سبب برخورد قضایی و حقوقی با آنها بسیار سخت و بعضاً ناممکن است.
و به زعم بنده، مرکز و مدار این اصلاحات هم ایجاد شفافیت است شفافیت در سیستم مالی اداری، سیاسی، منابع، درآمدها، هزینهها، بخششها و...
کارکرد «شفافیت» را هم حتی فراتر از بحث مبارزه با فساد میدانم. برای مسائل و مشکلات پیچیده کشور در حوزههای مختلف اگر بتوان یک محور و مرکز تعیین کرد (که برخی معتقدند از لحاظ روششناختی قائل شدن به یک نقطه مرکزی برای همه مسائل درست نیست.) به نظر بنده آن «عدم شفافیت» است. در سیستم اقتصادی که آمار و ارقام ضد و نقیض و غیر قابل اتکا در همه حوزهها، حتی امکان شناخت و تحلیل سادهترین مسائل اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را از کارشناسان سلب کرده است، مبارزه با فساد از جنس افشاگریهای آنچنانی چه معنایی میتواند داشته باشد.
توجه داشته باشیم مبارزه با فساد مشغله و دغدغه همه نظامهای سیاسی است، همه کشورها در راه رسیدن به توسعه و گسترش کارآمدی خود، هزینههای زیادی صرف مبارزه با فساد میکنند و برنامههای پیچیدهای را در این جهت طراحی و اجرا میکنند چرا که فساد اکنون به عنوان یکی از موانع اصلی توسعه مورد اجماع همه صاحبنظران است (زمانی این گونه نبود قبلاً برخی حتی فساد را روغن چرخ دندههای توسعه میدانستند)
برای نظام ما مبارزه با فساد بالاتر از دغدغه توسعه و شکوفایی اقتصادی، که در جای خود بسیار مهم و اساسی است از زوایه ارزشهای دینی و انقلابی هم اهمیت ویژهای دارد. به همین سبب باید با تمام وجود کمر همت را برای مبارزه با فساد، رانت خواری حیف و میل بیتالمال، ارتشاء سوءاستفاده از موقعیتهای سیاسی و... بست اما با اخلاق و عقلانیت.
و نکته آخر اینکه مبارزه با فساد، مانند همه اقدامات اصلاحی، به فضایی آرام، عقلانیت، تدبیر برنامهریزی و هوشمندی نیاز دارد در فضای آشفته، پرهیاهو، پر از شعار، تخریب و تهمت و بیاخلاقی آنچه که حتماً به سامان نمیرسد مبارزه با فساد است و اتفاقاً چنین فضاهایی بیشتر مناسب گسترش فساد است. مفسدین هم در چنین فضاهایی بهتر میتوانند به کار متأسفانه پررونق خود بپردازند.
منحصر کردن مبازره با فساد در افشاگریهای آتشین و اغلب بیمبنا، که اخیرا حرف وحدیثهای بسیاری را برانگیخته نشانگر بدفهمی موضوع و سطحینگری و سادهانگاری مسائل پیچیده است، معضلی که علاوه بر مبارزه با فساد در سایر حوزهها هم گریبانگیر سیستم مدیریتی کشور شده و مشکلات عدیدهای را ایجاد کرده است به علاوه چنین مبارزهها و افشاگریهایی، خود منشأ مفاسد عمیقتری هستند. ارزان شدن آبرو و حیثیت انسانها و سهولت هتک حرمت و نسبت دادن انواع افتراها و تهمتها به افراد، بیهیچ مبنای قانونی، از هر فسادی بالاتر است.
تجربه نشان داده که این رفتارها عایدی و ثمرهای ندارد و موضوع را پیچیدهتر میکند.
مردم هم در ابتدا ممکن است افشاگران را به عنوان قهرمانان مبارزه با فساد قلمداد کنند اما در ادامه وقتی نتیجه عینی حاصل نمیشود آنچه که به دست میآید «بحران اعتماد» است. رفتارهایی این چنین اعتماد مردم به مسئولان، به حوزه سیاست و اقتصاد، و سهمگینتر از همه به کلیت نظام را زایل میکند.
حتی خود افشاگران از این بیاعتمادی بینصیب نمیمانند. افشاگرانی این چنین مصداق عینی «یکی بر سر شاخه بن میبرید» هستند. دلیل آن هم از اینجا ناشی میشود که در بطن چنین افشاگریهایی بیشتر از نیت خیر مبارزه با فساد و مفسدین اغراض زشت سیاسی نهفته است، مردم هم در میان مدت متوجه میشوند که صاحبان چنین رفتارهایی بیشتر از آنکه دغدغه سلامت و پاکی داشته باشند درد قدرت دارند و بیشتر از آنکه به اصلاح امور بیاندیشند به بد نام کردن و بیرون راندن رقبای سیاسی خود از عرصه فکر میکنند.
و این همان چیزی است که عرصه سیاسی و مدیریتی کشور را دچار بحران کرده است: گسست اخلاق از سیاست.
در این عرصه، همه چیز وسیلهای شده است برای رسیدن به قدرت و حذف دیگران، مبارزه با فساد و افشاگری هم میتواند یکی از این وسیلهها باشد. بر این اساس معتقدم مبارزه با فساد اگر با دو عنصر مهم دیگر، اخلاق و عقلانیت، همراه نباشد خود موجب فسادی افزونتر خواهد شد. اگر با اخلاق همراه نباشد به ریاکاری، عوام فریبی، فرصت طلبی، حرمت شکنی و نفرت پراکنی منجر میشود و اگر با عقلانیت همراه نباشد ره به بیراهه میبرد.
با عقلانیت است که میتوان از سطح امور گذر کرد و به عمق آن رسید و ساختارها، ضوابط و روابط و مناسبات و بسترهای مفسدهبرانگیز را دید و به جای هیاهو با آرامش منفذها و البته بعضاً دروازههای فساد را بست.
برخی ساختارهای معیوب اقتصادی، مناسبات غلط حاکم بر سیستم اداری، قواعد و ضوابط پیچیده، و فقدان نظارت مؤثر نهادهای مسئول، رسانههای گروهی و نهادهای مردمی عامل فساد هستند. با عقلانیت میشود اینها را شناخت.
هر کس که داعیه مبارزه با فساد داشته باشد باید این را با اصلاح ساختارهای مفسدهبرانگیز آغاز کند. و سپس برخورد قاطع، قانونی و هوشمندانه با مفسدین هم میتواند مکمل این اصلاحات باشد وگرنه بسیاری از مصادیق فساد در درون این ساختارها، اغلب قانونی و بر بستر ضوابط شکل میگیرند و به همین سبب برخورد قضایی و حقوقی با آنها بسیار سخت و بعضاً ناممکن است.
و به زعم بنده، مرکز و مدار این اصلاحات هم ایجاد شفافیت است شفافیت در سیستم مالی اداری، سیاسی، منابع، درآمدها، هزینهها، بخششها و...
کارکرد «شفافیت» را هم حتی فراتر از بحث مبارزه با فساد میدانم. برای مسائل و مشکلات پیچیده کشور در حوزههای مختلف اگر بتوان یک محور و مرکز تعیین کرد (که برخی معتقدند از لحاظ روششناختی قائل شدن به یک نقطه مرکزی برای همه مسائل درست نیست.) به نظر بنده آن «عدم شفافیت» است. در سیستم اقتصادی که آمار و ارقام ضد و نقیض و غیر قابل اتکا در همه حوزهها، حتی امکان شناخت و تحلیل سادهترین مسائل اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را از کارشناسان سلب کرده است، مبارزه با فساد از جنس افشاگریهای آنچنانی چه معنایی میتواند داشته باشد.
توجه داشته باشیم مبارزه با فساد مشغله و دغدغه همه نظامهای سیاسی است، همه کشورها در راه رسیدن به توسعه و گسترش کارآمدی خود، هزینههای زیادی صرف مبارزه با فساد میکنند و برنامههای پیچیدهای را در این جهت طراحی و اجرا میکنند چرا که فساد اکنون به عنوان یکی از موانع اصلی توسعه مورد اجماع همه صاحبنظران است (زمانی این گونه نبود قبلاً برخی حتی فساد را روغن چرخ دندههای توسعه میدانستند)
برای نظام ما مبارزه با فساد بالاتر از دغدغه توسعه و شکوفایی اقتصادی، که در جای خود بسیار مهم و اساسی است از زوایه ارزشهای دینی و انقلابی هم اهمیت ویژهای دارد. به همین سبب باید با تمام وجود کمر همت را برای مبارزه با فساد، رانت خواری حیف و میل بیتالمال، ارتشاء سوءاستفاده از موقعیتهای سیاسی و... بست اما با اخلاق و عقلانیت.
و نکته آخر اینکه مبارزه با فساد، مانند همه اقدامات اصلاحی، به فضایی آرام، عقلانیت، تدبیر برنامهریزی و هوشمندی نیاز دارد در فضای آشفته، پرهیاهو، پر از شعار، تخریب و تهمت و بیاخلاقی آنچه که حتماً به سامان نمیرسد مبارزه با فساد است و اتفاقاً چنین فضاهایی بیشتر مناسب گسترش فساد است. مفسدین هم در چنین فضاهایی بهتر میتوانند به کار متأسفانه پررونق خود بپردازند.
منبع:www.tabnak.ir
محمدرضا زارع، ::: دوشنبه 87/3/27::: ساعت 11:30 عصر
نظرات دیگران: نظر
مدیر کل روابط عمومی شرکت مخابرات ایران با تایید اینکه هنوز تعرفه پیامک فارسی به دلیل فنی کاهش نیافته است، گفت: تعرفه پیامک فارسی بر اساس مصوبه دولت از 20 اسفند ماه سال گذشته با قیمت 89 ریال محاسبه خواهد شد.
داود زارعیان در گفت و گو با فارس اظهارداشت: اجرای هر مصوبهای نیاز به برخی اقدامات فنی دارد که باید برای لحاظ کردن مصوبه دولت نیز شرایط فنی در شبکه شرکت ارتباطات سیار فراهم میشد.
وی علت تاخیر در کاهش تعرفه پیامک فارسی را فراهم کردن شرایط فنی شبکه عنوان کرد.
زارعیان افزود: ما به التفاوت تعرفه پیامک فارسی در صورت حسابهای دوره بعد محاسبه میشود و کسانی که از 20 اسفند ماه سال گذشته اقدام به ارسال پیامک فارسی کردهاند به صورت اتوماتیک بستانکار میشود.
وی خاطر نشان کرد: هم اکنون بخش فنی شرکت ارتباطات سیار در حال فراهم کردن شرایط فنی شبکه هستند و کاهش تعرفه پیامک فارسی همزمان با افزایش تعرفه پیامک لاتین از ابتدای تیر ماه اجرایی میشود.
مدیر روابط عمومی شرکت مخابرات ایران در پاسخ به این سوال که آن دسته از پیامکها که هم از زبان فارسی و هم لاتین استفاده کردهاند چگونه محاسبه میشود، گفت: از آنجا که در پی محاسبه کاراکترها در پیامک لاتین با دادن تنها یک حرف فارسی به صورت اتوماتیک به همان تعداد 70 کاراکتر فارسی کاهش پیدا میکند مخابرات این پیامکها را با تعرفه فارسی در صورتالحساب مشترکان منظور خواهد کرد.
زارعیان افزود: اگر مشترک به دلیل نوع پیامی که ارسال میکند مجبور به استفاده از زبان لاتین در پیامک فارسی خود باشد مخابرات تعرفه پیامک فارسی را برای آن لحاظ می کند.
وی همچنین با اشاره به اینکه پیامکهای ارسالی مشترکان در سرورهای شرکت ارتباطات سیار به صورت دورهای ذخیره میشود عنوان کرد: هم اکنون در حال شناسایی مشترکانی هستیم که اقدام به ارسال پیام به زبان فارسی از تاریخ 20 اسفند ماه سال گذشته کردند تا در صورت حساب دوره بعد تعرفه اضافهای که دریافت شده به مشترکان برگردانده شود.
زارعیان در پاسخ به سوال دیگر مبنی بر اینکه با توجه به قانون مصوب راگلاتوری تعرفه خدمات و سرویسها در سیمکارتهای اعتباری باید 20 درصد بیشتر از سیمکارتهای دائمی باشد، آیا تعرفه پیامک در سیمکارتهای اعتباری نیز تغییر می کند، گفت: با توجه به قوانین جاری باید تعرفه سیمکارتهای اعتباری نسبت به دائمی 20 درصد بیشتر باشد و کاهش و افزایش تعرفه پیامک نیز در سیمکارتهای اعتباری لحاظ می شود.
وی افزود: تعرفه پیامک فارسی در سیمکارتهای اعتباری 20 درصد از قیمت فعلی کاهش مییابد و در پیامک لاتین نیز 20 درصد از قیمت کف 22 تومان برای هر پیامک لاتین بیشتر محاسبه میشود.
به گزارش فارس ، متن مصوبه هیات دولت به شرح زیر است:
به منظور حمایت عملی از گسترش و ترویج خط و زبان فارسی در فنآوری اطلاعات و رسانههای پیشتاز، تعرفه پیامک فارسی و انگلیسی به شرح ذیل تعیین شود:
1- نرخ هر پیامک به زبان فارسی در سیم کارت دائمی مبلغ 89 ریال (2 پالس) تعیین و از تاریخ ابلاغ این تصویبنامه اعمال میشود.
2- نرخ هر پیامک به حروف انگلیسی در سیم کارت دائمی مبلغ 222 ریال ( 5 پالس) تعیین و از تیر ماه سال 87 اعمال خواهد شد.
3- نرخ هر پیامک در سیم کارت اعتباری 20 درصد بیشتر از سیم کارت دائمی است.
4- کلیه دستگاههای اجرایی بانکها، نهادها و موسسات عمومی دولتی و غیر دولتی و شرکتهای دولتی موظفند پیامکهای خود را با حروف فارسی ارسال کنند.
5- وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات اقدام لازم را جهت رعایت مفاد کلی این تصویبنامه توسط اپراتورهای غیر دولتی به عمل آورد.
این مصوبه در تاریخ 13/12/1386 با شماره 39246/202898 از سوی معاون اول رئیس جمهور برای اجرا ابلاغ شده است.
داود زارعیان در گفت و گو با فارس اظهارداشت: اجرای هر مصوبهای نیاز به برخی اقدامات فنی دارد که باید برای لحاظ کردن مصوبه دولت نیز شرایط فنی در شبکه شرکت ارتباطات سیار فراهم میشد.
وی علت تاخیر در کاهش تعرفه پیامک فارسی را فراهم کردن شرایط فنی شبکه عنوان کرد.
زارعیان افزود: ما به التفاوت تعرفه پیامک فارسی در صورت حسابهای دوره بعد محاسبه میشود و کسانی که از 20 اسفند ماه سال گذشته اقدام به ارسال پیامک فارسی کردهاند به صورت اتوماتیک بستانکار میشود.
وی خاطر نشان کرد: هم اکنون بخش فنی شرکت ارتباطات سیار در حال فراهم کردن شرایط فنی شبکه هستند و کاهش تعرفه پیامک فارسی همزمان با افزایش تعرفه پیامک لاتین از ابتدای تیر ماه اجرایی میشود.
مدیر روابط عمومی شرکت مخابرات ایران در پاسخ به این سوال که آن دسته از پیامکها که هم از زبان فارسی و هم لاتین استفاده کردهاند چگونه محاسبه میشود، گفت: از آنجا که در پی محاسبه کاراکترها در پیامک لاتین با دادن تنها یک حرف فارسی به صورت اتوماتیک به همان تعداد 70 کاراکتر فارسی کاهش پیدا میکند مخابرات این پیامکها را با تعرفه فارسی در صورتالحساب مشترکان منظور خواهد کرد.
زارعیان افزود: اگر مشترک به دلیل نوع پیامی که ارسال میکند مجبور به استفاده از زبان لاتین در پیامک فارسی خود باشد مخابرات تعرفه پیامک فارسی را برای آن لحاظ می کند.
وی همچنین با اشاره به اینکه پیامکهای ارسالی مشترکان در سرورهای شرکت ارتباطات سیار به صورت دورهای ذخیره میشود عنوان کرد: هم اکنون در حال شناسایی مشترکانی هستیم که اقدام به ارسال پیام به زبان فارسی از تاریخ 20 اسفند ماه سال گذشته کردند تا در صورت حساب دوره بعد تعرفه اضافهای که دریافت شده به مشترکان برگردانده شود.
زارعیان در پاسخ به سوال دیگر مبنی بر اینکه با توجه به قانون مصوب راگلاتوری تعرفه خدمات و سرویسها در سیمکارتهای اعتباری باید 20 درصد بیشتر از سیمکارتهای دائمی باشد، آیا تعرفه پیامک در سیمکارتهای اعتباری نیز تغییر می کند، گفت: با توجه به قوانین جاری باید تعرفه سیمکارتهای اعتباری نسبت به دائمی 20 درصد بیشتر باشد و کاهش و افزایش تعرفه پیامک نیز در سیمکارتهای اعتباری لحاظ می شود.
وی افزود: تعرفه پیامک فارسی در سیمکارتهای اعتباری 20 درصد از قیمت فعلی کاهش مییابد و در پیامک لاتین نیز 20 درصد از قیمت کف 22 تومان برای هر پیامک لاتین بیشتر محاسبه میشود.
به گزارش فارس ، متن مصوبه هیات دولت به شرح زیر است:
به منظور حمایت عملی از گسترش و ترویج خط و زبان فارسی در فنآوری اطلاعات و رسانههای پیشتاز، تعرفه پیامک فارسی و انگلیسی به شرح ذیل تعیین شود:
1- نرخ هر پیامک به زبان فارسی در سیم کارت دائمی مبلغ 89 ریال (2 پالس) تعیین و از تاریخ ابلاغ این تصویبنامه اعمال میشود.
2- نرخ هر پیامک به حروف انگلیسی در سیم کارت دائمی مبلغ 222 ریال ( 5 پالس) تعیین و از تیر ماه سال 87 اعمال خواهد شد.
3- نرخ هر پیامک در سیم کارت اعتباری 20 درصد بیشتر از سیم کارت دائمی است.
4- کلیه دستگاههای اجرایی بانکها، نهادها و موسسات عمومی دولتی و غیر دولتی و شرکتهای دولتی موظفند پیامکهای خود را با حروف فارسی ارسال کنند.
5- وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات اقدام لازم را جهت رعایت مفاد کلی این تصویبنامه توسط اپراتورهای غیر دولتی به عمل آورد.
این مصوبه در تاریخ 13/12/1386 با شماره 39246/202898 از سوی معاون اول رئیس جمهور برای اجرا ابلاغ شده است.
منبع:www.tabnak.ir
محمدرضا زارع، ::: دوشنبه 87/3/27::: ساعت 11:29 عصر
نظرات دیگران: نظر
بهنظر میرسد این احتمال قوت یافته است که طرح توسعه لایه نفتی میدان مشترک پارس جنوبی نیز به تبعیت از طرحهای توسعهیی فازهای گازی این میدان که بهجز پنج فاز نخست، باقی به دلایل مختلف فنی، اقتصادی و سیاسی با تاخیر مواجه شدهاند، با فاصله زمانی طولانی نسبت به عملیات تولیدی شریک قطری انجام شود تا علیرغم اهداف سند چشمانداز20 ساله کشور مبنی بر کسب رتبههای برتر تولید انرژی در منطقه در سال 1403، در رقابت نفت وگاز این میدان برنده نشویم.
به گزارش ایسنا، درحالی تاخیر در برنامههای اجرایی توسعه جهت برداشت نفت از این لایه ادامه دارد که پیشتر یکی از مدیران وزارت نفت از برداشت روزانه 300 هزار بشکهای نفت توسط شریک قطری از این میدان خبر داده بود.
این درحالیست که در اسفند سال 1383 سید مهدی میرمعزی - مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت ایران - درخصوص این میدان گفته بود که قرارداد توسعه لایه نفتی پارسجنوبی در چهار سال گذشته اعلام مناقصه شده بود، ولی به دلیل دست نیافتن به شرایط مناقصه، به مرحله عمل نرسید، تا اینکه از شورای اقتصاد تقاضای ترک تشریفات مناقصه شد و این شورا موافقت کرد که واگذاری طرح توسعه این میدان بدون مناقصه باشد؛ بهاین ترتیب توسعه لایه نفتی پارس جنوبی به شرکت توسعه پتروپارس واگذار شد.
براساس این قرارداد، زمان اجرایی فاز اول توسعه میدان نفتی پارس جنوبی 19 ماه و فاز دوم 53 ماه در برنامه منظور شد. همچنین ارزش کل قرارداد بالغ بر 588میلیون دلار محاسبه شده بود که باید پیمانکار حداقل 51 درصد از این مبلغ را با استفاده از توانمندیهای داخلی هزینه میکرد. ظرفیت نفت خام درجای این لایه نیز 2 میلیارد و 14 میلیون بشکه نفت محاسبه شده است.
بنا بر این، طبق قرارداد امضا شده لازم بود فاز نخست این میدان با ظرفیت تولید 35 هزار بشکه درروز تا مهر 1385 و فاز دوم با ظرفیت تولید روزانه 54 هزار بشکه تا اواسط سال 1388 نهایی شود؛ درحالیکه وزیر نفت دراینباره به تازگی تاکید کرده است که فاز اول توسعه لایههای نفتی پارس جنوبی باید تا سال 1389 به بهرهبرداری برسد.
وی همچنین در اوایل خرداد درخصوص آخرین وضعیت این لایه به بیان این که "فعالیتها طبق برنامه پیش میرود؛ چاهها حفاری شده و هماینک کارشناسان بحث خرید FPSO (شناوری که توانایی انجام مراحل فرآورش ، تفکیک و جداسازی آب از نفت را داشته و ظرفیت ذخیره سازی نفتخام را برای حمل به کشتی های صادراتی داراست) را پیگیری میکنند" و اینکه "کارشناسان در هفته گذشته نیز بازدیدی از مراحل ساخت این شناور در خارج از کشور داشتهاند. البته وضعیت لایههای نفتی با اشتراک در میدانهای گازی (از نظر مهاجرت) به طور کامل متفاوت است" اکتفا کرده بود.
دراین زمینه اگرچه بهدنبال پیگیریهای خبرنگار ایسنا از مدیران مختلف شرکتهای مرتبط در پتروایران، شرکت ملی نفت و همچنین شرکت نفتوگاز پارس، پاسخ صریحی دریافت نشد، ولی مطابق گفتههای مصطفی خویی – مدیرعامل سابق شرکت پتروایران- در اواسط سال 1385، لازم است پس از حفر چاهها، یک سکو و یک شناور انتقال ذخیره نفتخام ساخته و در دریا نصب شود.
همچنین وی در تاریخ 21 خرداد سال 1386 در آخرین گفتوگوی خود در سمت مدیریت این شرکت که بهطور کلی با توجه به اجتناب مدیران بعدی از صحبت درباره این لایه، تاکنون آخرین اظهارات بیان شده درخصوص لایه نفتی پارس جنوبی محسوب میشود، از بررسی نهایی صلاحیت یک شرکت اروپایی و یک شرکت آسیایی در بخش اجاره شناور FPSO در لایه نفتی پارس جنوبی از سوی شرکت نفت و گاز پارس خبر داده بود: "با وجود کمبود شناور FPSO در طول چند ماه گذشته اقدامات پتروایران به نتیجه رسید و مذاکره با دو شرکت برای اجاره شناور ادامه دارد. در این راستا در چند هفته اخیر مذاکرات فشرده با حضور شرکت نفت و گاز پارس انجام شده تا یکی از آنها انتخاب شود، زیرا بخش اعظم استفاده از این شناورها در طول بهرهبرداری توسط نفت و گاز پارس خواهد بود. در این زمینه منتظر تصمیم نهایی شرکت کارفرما هستیم، زیرا ملاحظات فنی و اقتصادی پروژه نیاز به بررسیهای دقیق و پیچیده دارد."
او به امضای قرارداد ساخت یک سکوی دریایی با شرکت صف در فروردین 1386 نیز اشاره کرده بود: "اعتبار این قرارداد 37 میلیون دلار است که مقرر شده شرکت صف 12 ماه بعد (فروردین 1387) یکی از سکوها را آماده کند و سپس سکو روی هفت حلقه چاه حفاری شده در لایه نفتی پارس جنوبی قرار گرفته و عملیات حفاری در نتیجه تولید آغاز شود. براساس برنامه، تولید اولیه که بیشترین برداشت را به همراه دارد 35 هزار بشکه خواهد بود و پس از آن افت تولید طبیعی خواهیم داشت."
به گفته خویی در آن زمان، ساخت خط لوله 105 کیلومتری بین سکو و شناور FPSO انجام شده است، ولی اخیرا موضوع جدیدی مطرح شده که براساس تکنولوژیهای جدید شاید بتوان شناور را در کنار سکو قرار داد که به این ترتیب دیگر نیازی به احداث خط لوله نیست و نتیجه این بررسیها نیز تا چند هفته آینده نهایی خواهد شد.
از سوی دیگر اکبر ترکان - مدیرعامل وقت شرکت نفتوگاز پارس - نیز در اواخر سال 1385 در این باره اظهاراتی مطرح کرد: "با اتمام ساخت سکو، یک کشتی FPSO نیز برای حمل نفت این لایه اجاره خواهد شد. کار ساخت سکو توسط صف تا 9 ماه دیگر (آذر 1386) به اتمام میرسد و در این زمینه نیز تاخیری نداشته است. با ساخت و نصب این سکو، کار تولید و بهرهبرداری از لایه نفتی پارس جنوبی آغاز میشود."
دراین زمینه بهنظر میرسد تغییر مدیریتها در شرکتهای کارفرما و پیمانکار در این پروژه نهتنها موجب توجه جدیتر به اجرای طرح توسعه لایه نفتی نشده، بلکه حتی اطلاعرسانی درخصوص آن را نیز به حداقل رسانده است؛ بهطوریکه تصور میشود تاخیرهای شدید در اجرای این پروژه پاسخگویی درمورد اجرای آن را برای مدیران مربوطه غیرممکن کرده است.
درهرحال باوجود مشترک بودن این لایه بین ایران و قطر، همانند تاخیرهای مکرر فازهای گازی، تاکنون برنامه تولیدی شدن فاز اول لایه نفتی که قرار بود در مهر1385 محقق شود، به سال 1389 موکول شده است و با ادامه این روند معلوم نیست سرنوشت اجرای فاز دوم و بهرهبرداری ملی از این ثروت خدادادی به کجا خواهد رسید!
به گزارش ایسنا، درحالی تاخیر در برنامههای اجرایی توسعه جهت برداشت نفت از این لایه ادامه دارد که پیشتر یکی از مدیران وزارت نفت از برداشت روزانه 300 هزار بشکهای نفت توسط شریک قطری از این میدان خبر داده بود.
این درحالیست که در اسفند سال 1383 سید مهدی میرمعزی - مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت ایران - درخصوص این میدان گفته بود که قرارداد توسعه لایه نفتی پارسجنوبی در چهار سال گذشته اعلام مناقصه شده بود، ولی به دلیل دست نیافتن به شرایط مناقصه، به مرحله عمل نرسید، تا اینکه از شورای اقتصاد تقاضای ترک تشریفات مناقصه شد و این شورا موافقت کرد که واگذاری طرح توسعه این میدان بدون مناقصه باشد؛ بهاین ترتیب توسعه لایه نفتی پارس جنوبی به شرکت توسعه پتروپارس واگذار شد.
براساس این قرارداد، زمان اجرایی فاز اول توسعه میدان نفتی پارس جنوبی 19 ماه و فاز دوم 53 ماه در برنامه منظور شد. همچنین ارزش کل قرارداد بالغ بر 588میلیون دلار محاسبه شده بود که باید پیمانکار حداقل 51 درصد از این مبلغ را با استفاده از توانمندیهای داخلی هزینه میکرد. ظرفیت نفت خام درجای این لایه نیز 2 میلیارد و 14 میلیون بشکه نفت محاسبه شده است.
بنا بر این، طبق قرارداد امضا شده لازم بود فاز نخست این میدان با ظرفیت تولید 35 هزار بشکه درروز تا مهر 1385 و فاز دوم با ظرفیت تولید روزانه 54 هزار بشکه تا اواسط سال 1388 نهایی شود؛ درحالیکه وزیر نفت دراینباره به تازگی تاکید کرده است که فاز اول توسعه لایههای نفتی پارس جنوبی باید تا سال 1389 به بهرهبرداری برسد.
وی همچنین در اوایل خرداد درخصوص آخرین وضعیت این لایه به بیان این که "فعالیتها طبق برنامه پیش میرود؛ چاهها حفاری شده و هماینک کارشناسان بحث خرید FPSO (شناوری که توانایی انجام مراحل فرآورش ، تفکیک و جداسازی آب از نفت را داشته و ظرفیت ذخیره سازی نفتخام را برای حمل به کشتی های صادراتی داراست) را پیگیری میکنند" و اینکه "کارشناسان در هفته گذشته نیز بازدیدی از مراحل ساخت این شناور در خارج از کشور داشتهاند. البته وضعیت لایههای نفتی با اشتراک در میدانهای گازی (از نظر مهاجرت) به طور کامل متفاوت است" اکتفا کرده بود.
دراین زمینه اگرچه بهدنبال پیگیریهای خبرنگار ایسنا از مدیران مختلف شرکتهای مرتبط در پتروایران، شرکت ملی نفت و همچنین شرکت نفتوگاز پارس، پاسخ صریحی دریافت نشد، ولی مطابق گفتههای مصطفی خویی – مدیرعامل سابق شرکت پتروایران- در اواسط سال 1385، لازم است پس از حفر چاهها، یک سکو و یک شناور انتقال ذخیره نفتخام ساخته و در دریا نصب شود.
همچنین وی در تاریخ 21 خرداد سال 1386 در آخرین گفتوگوی خود در سمت مدیریت این شرکت که بهطور کلی با توجه به اجتناب مدیران بعدی از صحبت درباره این لایه، تاکنون آخرین اظهارات بیان شده درخصوص لایه نفتی پارس جنوبی محسوب میشود، از بررسی نهایی صلاحیت یک شرکت اروپایی و یک شرکت آسیایی در بخش اجاره شناور FPSO در لایه نفتی پارس جنوبی از سوی شرکت نفت و گاز پارس خبر داده بود: "با وجود کمبود شناور FPSO در طول چند ماه گذشته اقدامات پتروایران به نتیجه رسید و مذاکره با دو شرکت برای اجاره شناور ادامه دارد. در این راستا در چند هفته اخیر مذاکرات فشرده با حضور شرکت نفت و گاز پارس انجام شده تا یکی از آنها انتخاب شود، زیرا بخش اعظم استفاده از این شناورها در طول بهرهبرداری توسط نفت و گاز پارس خواهد بود. در این زمینه منتظر تصمیم نهایی شرکت کارفرما هستیم، زیرا ملاحظات فنی و اقتصادی پروژه نیاز به بررسیهای دقیق و پیچیده دارد."
او به امضای قرارداد ساخت یک سکوی دریایی با شرکت صف در فروردین 1386 نیز اشاره کرده بود: "اعتبار این قرارداد 37 میلیون دلار است که مقرر شده شرکت صف 12 ماه بعد (فروردین 1387) یکی از سکوها را آماده کند و سپس سکو روی هفت حلقه چاه حفاری شده در لایه نفتی پارس جنوبی قرار گرفته و عملیات حفاری در نتیجه تولید آغاز شود. براساس برنامه، تولید اولیه که بیشترین برداشت را به همراه دارد 35 هزار بشکه خواهد بود و پس از آن افت تولید طبیعی خواهیم داشت."
به گفته خویی در آن زمان، ساخت خط لوله 105 کیلومتری بین سکو و شناور FPSO انجام شده است، ولی اخیرا موضوع جدیدی مطرح شده که براساس تکنولوژیهای جدید شاید بتوان شناور را در کنار سکو قرار داد که به این ترتیب دیگر نیازی به احداث خط لوله نیست و نتیجه این بررسیها نیز تا چند هفته آینده نهایی خواهد شد.
از سوی دیگر اکبر ترکان - مدیرعامل وقت شرکت نفتوگاز پارس - نیز در اواخر سال 1385 در این باره اظهاراتی مطرح کرد: "با اتمام ساخت سکو، یک کشتی FPSO نیز برای حمل نفت این لایه اجاره خواهد شد. کار ساخت سکو توسط صف تا 9 ماه دیگر (آذر 1386) به اتمام میرسد و در این زمینه نیز تاخیری نداشته است. با ساخت و نصب این سکو، کار تولید و بهرهبرداری از لایه نفتی پارس جنوبی آغاز میشود."
دراین زمینه بهنظر میرسد تغییر مدیریتها در شرکتهای کارفرما و پیمانکار در این پروژه نهتنها موجب توجه جدیتر به اجرای طرح توسعه لایه نفتی نشده، بلکه حتی اطلاعرسانی درخصوص آن را نیز به حداقل رسانده است؛ بهطوریکه تصور میشود تاخیرهای شدید در اجرای این پروژه پاسخگویی درمورد اجرای آن را برای مدیران مربوطه غیرممکن کرده است.
درهرحال باوجود مشترک بودن این لایه بین ایران و قطر، همانند تاخیرهای مکرر فازهای گازی، تاکنون برنامه تولیدی شدن فاز اول لایه نفتی که قرار بود در مهر1385 محقق شود، به سال 1389 موکول شده است و با ادامه این روند معلوم نیست سرنوشت اجرای فاز دوم و بهرهبرداری ملی از این ثروت خدادادی به کجا خواهد رسید!
منبع:www.tabnak.ir
محمدرضا زارع، ::: دوشنبه 87/3/27::: ساعت 11:27 عصر
نظرات دیگران: نظر
دانستن از جزئیات زندگی خانوادهای که تا سه سال پیش ناشناس بودند و امروز به خاطر تاکید به عدالت و سادهزیستی حتی در قلب قاره سرخ نشانی دارند، خیلی جذاب است. رئیسجمهور و خانوادهاش را میگوییم، احمدینژاد را که به خاطر مشغلههایش به آسانی نمیتوان یافت، اما خواهرش را چرا؛ همان سیب از دو نیم شده با رئیسجمهور که یک سالی میشود به جمع اعضای شورای شهر تهران پیوسته است.
زیاد اهل مصاحبه نیست؛ اما تا میشنود میخواهیم از زندگی خصوصیاش بپرسیم، استقبال میکند. میگوید: «به شرطی که سوالاتتان خیلی خصوصی نباشد؟»
او همان جایی را برای این گفتوگو انتخاب میکند که جلسات غیرعلنی اعضای شورا برگزار میشود.
• بسیار خوب خانم احمدینژاد! به ما بگویید «خواهر رئیسجمهور بودن چه لذتی دارد؟»
میگوید سوال سختی پرسیدید «به نظر من خواهر دکتر محمود احمدینژاد بودن حس خوبی دارد.»
• در همین دقایقی که با شما به عنوان خواهر رئیسجمهور همراه و همکلام شدهام تا حدودی احساس قدرت میکنم، خودتان هم این قدرت را به واسطه این «نسبت» احساس میکنید؟
چون ایشان بالاترین مسئولیت اجرایی کشور را دارد، من هم احساس مسوولیت میکنم؛ چرا که به دلیل نسبتی که میان ما (بستگان نزدیک) و آقای دکتر وجود دارد، مردم از ما هم انتظار حل مشکلاتشان را دارند.
• به نظر میرسد مشکلات زیادی را از این راه، حل کرده باشید.
بله، خیلی، مشکلاتی که به دستگاههای اجرایی مربوط میشود سعی میکنم با ارسال نامهای، حلشان کنم.
• از بحث اصلی دور نشویم، رابطه شما با برادرتان خوب است؟
همیشه صمیمانه بوده؛ در گذشته و در حال حاضر.
• از زمانی که آقای احمدینژاد در جایگاه ریاستجمهوری قرار گرفتهاند، مانند گذشته صله ارحام را به جای میآورند؟
به طور طبیعی با توجه به اینکه مشغله ایشان خیلی زیاد است، این دیدارها نمیتواند مثل گذشته باشد؛ اما از نظر عاطفی مثل گذشته از احوال ما باخبر هستند.
• این دیدارها به راحتی و به دور از تشریفات اداری انجام میشود؟
برای ما تشریفات وجود ندارد، اگر بدانم ایشان در جلسه هیات دولت یا سفرهای استانی هستند، انتظار ندارم وقتی با دفترشان تماس میگیرم، ارتباط برقرار شود.
• معمولا هرچند وقت یک بار به ملاقات یکدیگر میروید؟
دیرتر از یک ماه نمیشود، حال ممکن است هفتهای یک بار هم این دیدارها انجام شود.
• با این حساب آخرین بار چه زمانی آقای دکتر را ملاقات کردید؟
در تلویزیون و رسانهها که ایشان را میبینیم، اما آخرین بار زمانی بود که از سفر هند و پاکستان و میانمار بازگشته بودند و من به دیدارشان رفتم.
• در امور شهر هم از ایشان مشورت میگیرید؟
بله، بعضی مواقع که فکر میکنم به مشورت ایشان نیاز است مشاوره میگیرم.
• گاهی در میان اعضای شورا این بحث مطرح میشود که دولت در برخی مسائل با مدیران شهر همکاری نمیکند. شما در جایگاه یکی از اعضای شورا این بحثها را قبول دارید؟
خیر، من با اصل موضوع مشکل دارم و قبول ندارم که دولت با شهرداری یا شورا همکاری نمیکند.
• منظورم آقای احمدینژاد نیست. شاید این مقاومتها در بدنه دولت وجود داشته باشد.
شاید به دلیل برخی ناهماهنگیها در بدنه دولت، من مشکلات را به اطلاع ایشان رسانیدهام یا خود آقای دکتر از طرق دیگر مطلع شدهاند و مستقیما مشکل را حل کردهاند. در برخی از موارد هم که دوستان در شورا و شهرداری فکر میکردند، بهتر است خود آقای دکتر مستقیما ورود پیدا کنند، نامهای به من دادهاند تا به ایشان برسانم.
• در کدام مورد این اتفاق افتاد؟
فکر میکنم در بحث سهمیهبندی سوخت بود، بحث سهمیهبندی سوخت یک طرح کلانی بود که فکر میکنم فقط این دولت جرات ورود به آن را داشت. خب طرح بزرگی بود که میبایست گذاشت زمان مشکلات را نشان میداد تا به تدریج دولت برای حل این مشکلات قدم بردارد. اما بسیاری عجله میکردند و انتظار داشتند دولت به سرعت وارد عمل شود و مشکلات را حل کند. یک موردی بود به من مراجعه شد و من آن را به آقای دکتر اطلاع دادم؛ حتی ایشان تعجب هم کردند و گفتند قرار نبود، روال اجرای این طرح این گونه باشد، پس از آن تماس گرفتند و مشکل را حل کردند.
• دقیقا به کدام مورد اشاره میکنید؟
بحث قیمت هر لیتر سوخت خودروهای شهرداری بود.
• آیا انتقاداتی که گاهی از سوی اعضای شورا در خصوص ارتباط دولت و شهرداری مطرح میشود، به آقای دکتر منتقل میکنید؟ نمونهای از آن بحث تغییر ساعت بود که مورد اعتراض اعضای شورا قرار گرفت، به این خاطر که در اغلب مواقع اعضای شورا و مسئولان شهرداری در مراحل آخر اجرای طرحهایی که روال عادی شهر را تحت تاثیر قرار میدهد، در جریان قرار میگیرند.
• اما این اعضای شورا یا شهرداریها هستند که از نزدیک از جزئیات مشکلات شهر مطلع هستند و شاید از زیر و بم آن باخبر...
خلاصه اینکه دولت برای تغییر ساعت مطالعات دقیقی داشت و آن را به مجلس ارائه کرد و رای هم آورد. البته من معتقدم برخی از این بحثها بیشتر به سیاسیکاری شبیه است، سیاسی بودن بد نیست؛ اما این سیاسیکاری است که عیب است.
• از طرح این انتقادها ناراحت هم میشوید؟
نه در هر موردی اگر بحث منطقی و عادلانه باشد، ناراحت نمیشوم؛ ولی اگر به حق نباشد ناراحت میشوم؛ البته برخی از این مسائل را جفاکاری میدانم؛ چرا که برخی مواقع این انتقادها ظلم است و به حق نیست. در این مواقع خیلی متاثر میشوم، بیشتر از این بابت که ما در مقابل تکتک حرکاتمان مسئولیت داریم.
• این انتقادها را منتقل هم میکنید؟
بیشتر این مسائل انعکاس مطبوعاتی دارد و ایشان از طریق رسانهها مطلع میشوند. این نیست که برای هر موردی به سراغ ایشان بروم، خودشان در جریان همه امور قرار دارند و من مخاطب پاسخهای ایشان نیستم.
• چه خاطرهای از مراسم ازدواج برادرتان دارید؟
هم مراسم من و هم مراسم آقای دکتر در عین سادگی برگزار شد. من فکر میکنم اگر امروز ازدواج کردن سخت شده فقط به خاطر شرایط نیست. اگر جوانی میخواهد در شرایطی ساده زندگی مشترک خود را آغاز کند، باید دید چه موانعی بر سر راهش وجود دارد. این موانع میتواند با نوع انتخابها ارتباط داشته باشد، انتخابهایی که بیشتر رقابتی و تقلیدی است. اما اگر بدانیم یک زندگی مشترک قرار است بر چه پایههایی مستقر شود، تمام این مسائل به حاشیه رانده میشود، وقتی جوانها 10میلیون یا 8 میلیون یا کمتر از این هزینهها را برای مراسم ازدواج هزینه میکنند، آیا نمیشود این مبالغ را به مسکن یا اشتغال خود اختصاص دهند؟ با این حال مشکلات را هم نمیشود کتمان کرد. البته اینها مختص زمان حاضر نیست، سالی که من ازدواج کردم، حقوق همسرم دو هزار و سیصد تومان بود و حقوق خودم هم یک هزار و ششصد تومان، اما برای خانهای که اجاره کرده بودیم باید دو هزار و 500 تومان اجاره میپرداختیم و 5 هزار تومان ودیعه. این نیست که بگوییم الان یک اتفاق فوقالعادهای افتاده که قبلا نبوده. جوانهای ما مشکلاتشان این است که میگویند در فلان موقع روغننباتی مجانی بوده، اما توجه نمیکنند که همان موقع حقوقها چقدر بوده است.به نظر من یک بخشی را خودمان به خودمان تحمیل میکنیم؛ در عین حال شرایط موجود را هم انکار نمیکنم.
• برمیگردیم به بحث اصلی خودمان، از دوران کودکی و نوجوانی آقای احمدینژاد بگویید.
ایشان پسر بچه باهوشی بودند، فکر میکنم در میان خواهر و برادرها، ایشان از هوش بالایی برخوردار بودند و میشد پیشبینی کرد که از آینده درخشانی برخوردار خواهد بود.
• آقای احمدینژاد بزرگتر هستند یا شما؟
آقای دکتر.
• نسبت به ایشان چه احساسی دارید؟
خیلی قبولشان دارم و البته خیلی هم به ایشان علاقهمندم.
منبع: دنیای اقتصاد
زیاد اهل مصاحبه نیست؛ اما تا میشنود میخواهیم از زندگی خصوصیاش بپرسیم، استقبال میکند. میگوید: «به شرطی که سوالاتتان خیلی خصوصی نباشد؟»
او همان جایی را برای این گفتوگو انتخاب میکند که جلسات غیرعلنی اعضای شورا برگزار میشود.
• بسیار خوب خانم احمدینژاد! به ما بگویید «خواهر رئیسجمهور بودن چه لذتی دارد؟»
میگوید سوال سختی پرسیدید «به نظر من خواهر دکتر محمود احمدینژاد بودن حس خوبی دارد.»
• در همین دقایقی که با شما به عنوان خواهر رئیسجمهور همراه و همکلام شدهام تا حدودی احساس قدرت میکنم، خودتان هم این قدرت را به واسطه این «نسبت» احساس میکنید؟
چون ایشان بالاترین مسئولیت اجرایی کشور را دارد، من هم احساس مسوولیت میکنم؛ چرا که به دلیل نسبتی که میان ما (بستگان نزدیک) و آقای دکتر وجود دارد، مردم از ما هم انتظار حل مشکلاتشان را دارند.
• به نظر میرسد مشکلات زیادی را از این راه، حل کرده باشید.
بله، خیلی، مشکلاتی که به دستگاههای اجرایی مربوط میشود سعی میکنم با ارسال نامهای، حلشان کنم.
• از بحث اصلی دور نشویم، رابطه شما با برادرتان خوب است؟
همیشه صمیمانه بوده؛ در گذشته و در حال حاضر.
• از زمانی که آقای احمدینژاد در جایگاه ریاستجمهوری قرار گرفتهاند، مانند گذشته صله ارحام را به جای میآورند؟
به طور طبیعی با توجه به اینکه مشغله ایشان خیلی زیاد است، این دیدارها نمیتواند مثل گذشته باشد؛ اما از نظر عاطفی مثل گذشته از احوال ما باخبر هستند.
• این دیدارها به راحتی و به دور از تشریفات اداری انجام میشود؟
برای ما تشریفات وجود ندارد، اگر بدانم ایشان در جلسه هیات دولت یا سفرهای استانی هستند، انتظار ندارم وقتی با دفترشان تماس میگیرم، ارتباط برقرار شود.
خب زمانی هم ایشان در این جلسات نیستند و مواقعی که برنامه کاری ایشان را نمیدانم تماس میگیرم، آنها هم ارتباط را برقرار میکنند و من با ایشان صحبت میکنم یا حتی مواقعی که از سفرهای طولانی یا خارج از کشور بازمیگردند به عنوان یک خواهر دلم برایشان تنگ میشود، تماس میگیرم، احوالپرسی میکنم و خداقوت میگویم به ایشان.
• معمولا هرچند وقت یک بار به ملاقات یکدیگر میروید؟
دیرتر از یک ماه نمیشود، حال ممکن است هفتهای یک بار هم این دیدارها انجام شود.
• با این حساب آخرین بار چه زمانی آقای دکتر را ملاقات کردید؟
در تلویزیون و رسانهها که ایشان را میبینیم، اما آخرین بار زمانی بود که از سفر هند و پاکستان و میانمار بازگشته بودند و من به دیدارشان رفتم.
• در امور شهر هم از ایشان مشورت میگیرید؟
بله، بعضی مواقع که فکر میکنم به مشورت ایشان نیاز است مشاوره میگیرم.
• گاهی در میان اعضای شورا این بحث مطرح میشود که دولت در برخی مسائل با مدیران شهر همکاری نمیکند. شما در جایگاه یکی از اعضای شورا این بحثها را قبول دارید؟
خیر، من با اصل موضوع مشکل دارم و قبول ندارم که دولت با شهرداری یا شورا همکاری نمیکند.
• منظورم آقای احمدینژاد نیست. شاید این مقاومتها در بدنه دولت وجود داشته باشد.
شاید به دلیل برخی ناهماهنگیها در بدنه دولت، من مشکلات را به اطلاع ایشان رسانیدهام یا خود آقای دکتر از طرق دیگر مطلع شدهاند و مستقیما مشکل را حل کردهاند. در برخی از موارد هم که دوستان در شورا و شهرداری فکر میکردند، بهتر است خود آقای دکتر مستقیما ورود پیدا کنند، نامهای به من دادهاند تا به ایشان برسانم.
• در کدام مورد این اتفاق افتاد؟
فکر میکنم در بحث سهمیهبندی سوخت بود، بحث سهمیهبندی سوخت یک طرح کلانی بود که فکر میکنم فقط این دولت جرات ورود به آن را داشت. خب طرح بزرگی بود که میبایست گذاشت زمان مشکلات را نشان میداد تا به تدریج دولت برای حل این مشکلات قدم بردارد. اما بسیاری عجله میکردند و انتظار داشتند دولت به سرعت وارد عمل شود و مشکلات را حل کند. یک موردی بود به من مراجعه شد و من آن را به آقای دکتر اطلاع دادم؛ حتی ایشان تعجب هم کردند و گفتند قرار نبود، روال اجرای این طرح این گونه باشد، پس از آن تماس گرفتند و مشکل را حل کردند.
• دقیقا به کدام مورد اشاره میکنید؟
بحث قیمت هر لیتر سوخت خودروهای شهرداری بود.
• آیا انتقاداتی که گاهی از سوی اعضای شورا در خصوص ارتباط دولت و شهرداری مطرح میشود، به آقای دکتر منتقل میکنید؟ نمونهای از آن بحث تغییر ساعت بود که مورد اعتراض اعضای شورا قرار گرفت، به این خاطر که در اغلب مواقع اعضای شورا و مسئولان شهرداری در مراحل آخر اجرای طرحهایی که روال عادی شهر را تحت تاثیر قرار میدهد، در جریان قرار میگیرند.
بحث تغییر ساعت که به شورا مربوط نیست.
• اما این اعضای شورا یا شهرداریها هستند که از نزدیک از جزئیات مشکلات شهر مطلع هستند و شاید از زیر و بم آن باخبر...
خلاصه اینکه دولت برای تغییر ساعت مطالعات دقیقی داشت و آن را به مجلس ارائه کرد و رای هم آورد. البته من معتقدم برخی از این بحثها بیشتر به سیاسیکاری شبیه است، سیاسی بودن بد نیست؛ اما این سیاسیکاری است که عیب است.
• از طرح این انتقادها ناراحت هم میشوید؟
نه در هر موردی اگر بحث منطقی و عادلانه باشد، ناراحت نمیشوم؛ ولی اگر به حق نباشد ناراحت میشوم؛ البته برخی از این مسائل را جفاکاری میدانم؛ چرا که برخی مواقع این انتقادها ظلم است و به حق نیست. در این مواقع خیلی متاثر میشوم، بیشتر از این بابت که ما در مقابل تکتک حرکاتمان مسئولیت داریم.
• این انتقادها را منتقل هم میکنید؟
بیشتر این مسائل انعکاس مطبوعاتی دارد و ایشان از طریق رسانهها مطلع میشوند. این نیست که برای هر موردی به سراغ ایشان بروم، خودشان در جریان همه امور قرار دارند و من مخاطب پاسخهای ایشان نیستم.
• چه خاطرهای از مراسم ازدواج برادرتان دارید؟
هم مراسم من و هم مراسم آقای دکتر در عین سادگی برگزار شد. من فکر میکنم اگر امروز ازدواج کردن سخت شده فقط به خاطر شرایط نیست. اگر جوانی میخواهد در شرایطی ساده زندگی مشترک خود را آغاز کند، باید دید چه موانعی بر سر راهش وجود دارد. این موانع میتواند با نوع انتخابها ارتباط داشته باشد، انتخابهایی که بیشتر رقابتی و تقلیدی است. اما اگر بدانیم یک زندگی مشترک قرار است بر چه پایههایی مستقر شود، تمام این مسائل به حاشیه رانده میشود، وقتی جوانها 10میلیون یا 8 میلیون یا کمتر از این هزینهها را برای مراسم ازدواج هزینه میکنند، آیا نمیشود این مبالغ را به مسکن یا اشتغال خود اختصاص دهند؟ با این حال مشکلات را هم نمیشود کتمان کرد. البته اینها مختص زمان حاضر نیست، سالی که من ازدواج کردم، حقوق همسرم دو هزار و سیصد تومان بود و حقوق خودم هم یک هزار و ششصد تومان، اما برای خانهای که اجاره کرده بودیم باید دو هزار و 500 تومان اجاره میپرداختیم و 5 هزار تومان ودیعه. این نیست که بگوییم الان یک اتفاق فوقالعادهای افتاده که قبلا نبوده. جوانهای ما مشکلاتشان این است که میگویند در فلان موقع روغننباتی مجانی بوده، اما توجه نمیکنند که همان موقع حقوقها چقدر بوده است.به نظر من یک بخشی را خودمان به خودمان تحمیل میکنیم؛ در عین حال شرایط موجود را هم انکار نمیکنم.
• برمیگردیم به بحث اصلی خودمان، از دوران کودکی و نوجوانی آقای احمدینژاد بگویید.
ایشان پسر بچه باهوشی بودند، فکر میکنم در میان خواهر و برادرها، ایشان از هوش بالایی برخوردار بودند و میشد پیشبینی کرد که از آینده درخشانی برخوردار خواهد بود.
• آقای احمدینژاد بزرگتر هستند یا شما؟
آقای دکتر.
• نسبت به ایشان چه احساسی دارید؟
خیلی قبولشان دارم و البته خیلی هم به ایشان علاقهمندم.
منبع: دنیای اقتصاد
(منبع:www.tabnak.ir)
محمدرضا زارع، ::: دوشنبه 87/3/27::: ساعت 11:25 عصر
نظرات دیگران: نظر
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
حل ناکامیهای المپیک با خیابانی؟!
برقراری رابطه با آمریکا(زمان مناسب برقراری رابطه با آمریکا )؟
عبدالله شهبازی ،حمله افراد مسلح به عبدالله شهبازی
شاهزادگان عرب، صحنه گردان قیمت نفت
فولکس واگن اسکانیا را میخرد
توضیح مدیر جلب شده اعتمادملی ازعربستان
سفیر آمریکا عملیات علیه ایران را تکذیب کرد
درآمد بسیار هنگفت مخابرات از اپراتور اول و دوم
مایکروسافت فروش xp را متوقف کرد
انگیزه شیطانی
بازار سیمان در داخل بازار سالمی نیست
پارس سفارشی جدید بزودی روانه بازار می شود
استقبال ژاپنیها برای سرمایه گذاری در بازار سرمایه ایران
آخرین تغییرات تعرفه های خدمات همراه اول
اعدام برای صاحبان وبلاگها و سایتهای پورن
[همه عناوین(480)][عناوین آرشیوشده]
برقراری رابطه با آمریکا(زمان مناسب برقراری رابطه با آمریکا )؟
عبدالله شهبازی ،حمله افراد مسلح به عبدالله شهبازی
شاهزادگان عرب، صحنه گردان قیمت نفت
فولکس واگن اسکانیا را میخرد
توضیح مدیر جلب شده اعتمادملی ازعربستان
سفیر آمریکا عملیات علیه ایران را تکذیب کرد
درآمد بسیار هنگفت مخابرات از اپراتور اول و دوم
مایکروسافت فروش xp را متوقف کرد
انگیزه شیطانی
بازار سیمان در داخل بازار سالمی نیست
پارس سفارشی جدید بزودی روانه بازار می شود
استقبال ژاپنیها برای سرمایه گذاری در بازار سرمایه ایران
آخرین تغییرات تعرفه های خدمات همراه اول
اعدام برای صاحبان وبلاگها و سایتهای پورن
[همه عناوین(480)][عناوین آرشیوشده]