سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و کسى از وى مسافت میان مشرق و مغرب را پرسید فرمود : ] به اندازه یک روز رفتن خورشید . [نهج البلاغه]
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از همه جا-از همه چیز-اخبارهای مورد علاقه من-مقالات-یادداشتهای من
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • ایران اکونومیست: فاطمه رجبی همسر سخنگوی دولت هم به موج حملات به عضو مجمع روحانیون مبارز پیوست.
    پس از طرح انتقادات آقای محتشمی‌پور از مصباح‌یزدی، رجبی در مطلبی که دیروز سه‌شنبه در سایت شخصی وی منتشر شد، محتشمی‌پور را «یاوه‌گو»، «شیاد»، «عوام‌فریب»، «حقیر»، «غاصب لباس روحانیت»، «دین‌ستیز»، «منافق» و... خواند. رجبی که پیش از این خواستار خلع لباس آقای خاتمی شده بود، در این مطلب هم برای حوزه‌های علمیه، مرجعیت عظیم‌الشأن و دادگاه ویژه روحانیت تعیین تکلیف کرده و با بیان اینکه «همه و همه موظفند تا تکلیف این غاصبان لباس دین که از دین و روحانیت کمترین بویی نبرده‌اند و با گفتار و رفتار دین‌ستیز خود، آبروی روحانیت و آبروی امام خمینی را در مخاطره می‌افکنند، روشن کنند»، خلع لباس محتشمی‌پور را خواستار شده است.
     

    محمدرضا زارع، ::: چهارشنبه 87/3/22::: ساعت 8:26 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    ایران اکونومیست: عباس پالیزدار متهم به برخی مسائل مالی، نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی، با حکم دادسرای شعبه دو کارکنان دولت بازداشت و روانه زندان شد. . عباس پالیزدار و درپی سخنرانی در دانشگاه همدان درباره مفاسد اقتصادی با شکایت مدعی‌العموم صبح امروز چهارشنبه به شعبه دو کارکنان دولت واقع در میدان ارگ تهران احضار و پس از انجام تحقیقات اولیه در خصوص اتهامات ارتکابی توسط ایشان، بازپرس پرونده با صدور قرار بازداشت وی را روانه زندان کرد.
    بر اساس شکایت مدعی العموم اتهامات پالیزدار متعدد بوده و شامل عناوین مجرمانه‌ای از قبیل نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی و ... است.
    تحقیقات اولیه توسط بازپرس پرونده صبح امروز انجام شد
    علاوه بر مدعی العموم، بانک ملت نیز به دلیل عدم بازپرداخت اقساط تسهیلات شش میلیارد تومانی که وی از این بانک دریافت کرده از شاکیان پرونده پالیزدار است.
    عباس پالیزدار که اتهام سوء استفاده اقتصادی وی در حال پیگیری در نهادهای نظارتی می باشد، اخیرا با حضور در برخی مجامع و با فرافکنی و دروغ پردازی، اتهاماتی را متوجه برخی شخصیت های نظام نموده است.
    اسناد و مدارک نهادهای نظارتی نشانگر آن است عباس پالیزدار که نام وی در روزهای اخیر به عنوان افشاگر مفاسد اقتصادی در کشور بر سر زبان ها افتاده، فردی است که مباحثی دروغین را مطرح کرده است.
    پالیزدار در تاریخ 19/7/71 شرکتی را تحت عنوان "شرکت لبنیاتی ورامین" با مسئولیت محدود به شماره "333" و با سرمایه اولیه به مبلغ 10 میلیون ریال در اداره ثبت املاک شهرستان مذکور ثبت کرد که این شرکت در حال حاضر به عنوان شرکت سهامی خاص فعالیت می کند و سرمایه آن به 7 میلیارد ریال افزایش یافته است.
    بر اساس مستندات موجود، ریاست هیات مدیره و مدیر عاملی شرکت لبنیاتی ورامین بر عهده پالیزدار است و نامبرده به همراه (علی . ک) نائب رئیس هیات مدیره شرکت، جهت احداث کارخانه و خرید ماشین آلات مورد نیاز از سال 74 تا مهر 83 بیش از 5/33 میلیارد ریال از یکی از شعب بانک ملت در تهران تسهیلات دریافت کرده است.
    گزارش های معتبر حاکی از آن است که ناتوانی مدیران شرکت لبنیاتی ورامین در راهبری صحیح طرح تاسیس این شرکت در زمینه تهیه و توزیع شیر و سایر فرآورده های لبنی موجب بلاتکلیفی در راه اندازی این کارخانه و ایجاد 63 میلیارد ریال مطالبات معوق به دلیل عدم پرداخت اقساط تسهیلات دریافتی پس از 12 سال و قبول وثایق غیر موثر بانک ملت و از رده خارج شدن تدریجی ماشین آلات خریداری شده، گردیده است.
    این در حالی است که با وجود پذیرش مکرر استمهال بدهی ها توسط هیات مدیره بانک پرداخت کننده تسهیلات، نه تنها شرکت لبنیاتی ورامین اقساط آن را بازپرداخت نکرده، بلکه میزان کل بدهی معوق تا خرداد 1386 از مرز 63 میلیارد ریال گذشته و هنوز نیز مدیران شرکت مذکور، نسبت به وصول مطالبات اهتمام نکرده‌اند که این موضوع از سوی نهادهای نظارتی به اطلاع وزیر سابق امور اقتصادی و دارایی رسیده است.
    جمع وثایق ماخوذه از مشتری توسط بانک ملت (سفته، ملک، سهام شرکت، ضمانت سازمان مدیریت و همچنین قرارداد لازم الاجرای تنظیمی واحد حقوقی بانک با مشتریان معتبر و دارای حسن شهرت) حدود 58 میلیارد ریال است.
    بررسی کیفیت وثایق دریافتی بانک از اشکالاتی چون عدم امکان واخواست سفته ها به دلیل عدم شناسایی ظهرنویسان، قرار نگرفتن ملک در رهن بانک به دلیل مشاع بودن و قابل معامله نبودن 50 هزار سهم شرکت در تالار بورس برخوردار است که وصول کامل مطالبات بانک را با مشکل مواجه کرده است.
    پالیزدار با وجود "ضعف در راه اندازی کارخانه لبنیاتی ورامین و عدم اهتمام به بازپرداخت مطالبات بانک و صرف هزینه های کلان برای طرحی شکست خورده و در واقع هدر دادن بیت المال" باز هم از تحرکات خود عقب نشینی نکرد و ضمن مکاتبه با مسئولان و دستگاه های مختلف، سعی در اخذ تسهیلات جدید و همچنین تمدید زمان بازپرداخت دیون خود کرده است.
    به عنوان نمونه می توان گفت با وجود حجم بالای بدهی های شرکت لبنیاتی ورامین به بانک و ناتوانی مجریان جهت راه اندازی کارخانه، یکی از وزارتخانه ها در سال 1385 پیشنهاد پرداخت 30 میلیارد ریال تسهیلات دیگر به مدیران شرکت مذکور را مطرح کرد که بانک از پرداخت آن امتناع ورزیده است.
    همچنین بر اساس توشیح طهماسب مظاهری وزیر وقت امور اقتصادی و دارایی ذیل نامه مدیر عامل بانک تجارت در تاریخ 27/6/82 به منظور اخذ دستور لازم در خصوص تشکیل شرکتی تحت عنوان "خانه صنعت کاران ایران" که در رابطه با اعطای تسهیلات برای ایجاد طرح ها و یا تامین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی و استمهال مطالبات و یا تخفیف در خسارات افرادی را به بانک معرفی می کنند، چنین نوشته است: "آقای پالیزدار و یکی دیگر از مسئولان خانه صنعت کاران با اینجانب هم ملاقاتی داشته اند که از آنها خواستم موضع خود را مشخص کنند که آیا خانه شبیه یک محفل علمی و صنعتی یا به صورت یک مشتری برای اجرای طرح های تولیدی یا به صورت یک حق العمل کار و دلال و واسطه کار می کند که پاسخ مشخصی نداشتند اما در مجموع تصویری که ارائه می کنند، سومین حالت بود و با بهره برداری از آشنایی ها و لباس(...) آقای پالیزدار نسبت به اخذ وجه از شرکت هایی که مشکل دارند، به صورت واسطه گری یا دلال کار می کنند".
    بر اساس مستندات نهادهای نظارتی از مجموعه مسائلی که پیرامون تاسیس شرکت لبنیاتی ورامین مطرح شده، استنباط می شود مدیران شرکت مذکور هر گاه به نوعی دچار کمبود مالی شده اند، بدون آنکه واقعا قصد تسویه بدهی خود با بانک را داشته باشند، با اتکا به سایر مسئولان سازمان ها سعی در رفع مشکلات خود به هر طریقی داشته اند.
    از آنجا که طرح تاسیس کارخانه شیر و لبنیات پاستوریزه ناب ورامین با صرف هزینه های کلان با مشارکت و مساعدت کامل بانک ملت ساخته و به دلیل نداشتن برنامه ریزی درست و سرمایه در گردش از گردونه تولید خارج شده و دستگاه های خریداری شده برای این منظور نیز از رده خارج گردیده اند و مدیران شرکت مورد نظر نیز تاکنون بابت راه اندازی کارخانه نتوانسته اند بدهی های خود را بپردازند و شرکت هم صرفا متکی به تسهیلات بانکی است، لازم است در اسرع وقت نسبت به تعیین تکلیف تسهیلات پرداختی به پالیزدار و دوستان او اقدام قانونی صورت گیرد.
    بر همین اساس نهادهای نظارتی در گزارش های خود بر لزوم تسریع در پیگیری بانک ملت در خصوص اجرائیه صادره مبنی بر تملک ملک، تاسیسات و ماشین آلات کارخانه، وصول وجوه بانک از طریق سفته های تضمینی ماخوذه، قراردادها و اسناد لازم الاجرا، تعهدنامه اخذ شده از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی و سهام در رهن شرکت، پیگیری حکم و رای شعبه 53 سازمان تعزیرات حکومتی استان تهران برای وصول 501/12میلیون ریال، اعلام چگونگی عدم ترهین ماشین آلات کارخانه به ارزش 519/68 و افزایش رهینه ملک کارخانه با ارزش 627/39 در سال 85، اعلام چگونگی عدم ترهین عرصه پلاک ثبتی کارخانه به عنوان یکی از وثایق بانکی و پیگیری جدی در تعیین تکلیف و راه اندازی طرح با توجه به هزینه های کلان صرف شده و بالاخره دستور بانک مرکزی مبنی بر عدم ارائه تسهیلات جدید بانکی به اعضای حقوقی و حقیقی شرکت لبنیات ناب ورامین تا زمان تادیه بدهی های شرکت، تاکید کرده اند.
    آنچه در نظریه کارشناسی نهادهای نظارتی مورد تاکید قرار گرفته نشان می دهد عباس پالیزدار که اینک خود را در چنگال قانون گرفتار دیده است، رو به جلو فرار کرده و برای پاک کردن دامان خود از تخلفاتی که انجام داده به طرح مسائل فرافکنانه و دروغین نسبت به مسئولان نظام پرداخته تا خود را قهرمان مبارزه با مفاسد اقتصادی معرفی کند.
    اظهارات غیر واقعی پالیزدار و گفتگوهای او با رسانه های بیگانه همچون صدای آمریکا و رادیو فردا (وابسته به سازمان سیا) و بنگاه سخن پراکنی "بی بی سی" زمینه فشار و جنگ روانی علیه برخی مسئولان را فراهم کرده است.
    عباس پالیزدار که اتهاماتش در حال پیگیری است برای اینکه سخنانش را موجه جلوه دهد، اقدام به جعل عناوینی همچون عضو ستاد انتخاباتی احمدی نژاد، دبیر کمیته تحقیق و تفحص مجلس و معاون مرکز پژوهش های مجلس کرده است.

     

    سخنرانی پالیز دار

     

    فقط بیان یک سخنرانی جنجالی و نام آوردن از برخی مقامات سیاسی عمدتاً اصولگرا کافی بود تا یک فرد گمنام را ناگهان در راس اخبار سیاسی کشور قرار دهد و ادعاهای بیان شده از طرف این فرد مقامات رسمی کشور را ناچار از نشان دادن واکنش کند و البته اذهان عمومی را بار دیگر با ماجرایی عجیب آشنا کند. عباس پالیزدار کسی که از او با عنوان دبیر کمیته تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضائیه و همچنین رئیس امور زیربنایی مرکز پژوهش های مجلس و مشاور کمیسیون اقتصادی مجلس نام برده می شود هفته گذشته و به فاصله چند روز دو سخنرانی جنجالی یکی در دانشگاه بوعلی سینای همدان و دیگری در دانشگاه شیراز برای تعدادی از دانشجویان داشت و طی آن سخنانی بر زبان جاری کرد و اتهاماتی را درباره فعالیت های اقتصادی به برخی احزاب و شخصیت های اصولگرا نسبت داد که بلافاصله بازتاب زیادی در رسانه های گروهی غیررسمی از جمله سایت ها، وبلاگ ها و برخی رسانه های خارجی پیدا کرد. پالیزدار به صورت غیرمنتظره یی خود را یک فرد فعال آگاه در طرح تحقیق و تفحص مجلس هفتم از قوه قضائیه معرفی و در عین حال بیان کرد بسیاری از یافته های این طرح تحقیقاتی به خاطر برخی مصالح در مجلس قرائت نشد و فقط برخی گوشه های کمتر جنجالی در آخرین روزهای کاری مجلس هفتم قرائت شد. پالیزدار افزود؛ البته بنده قصد دارم گوشه های دیگری از این طرح را بیان کنم ضمن اینکه اسناد و اطلاعاتی اضافه بر این طرح را نیز به صورت اختصاصی در اختیار دارم. وی سپس اتهامات سنگینی را متوجه برخی احزاب و شخصیت های اصولگرا که در حال حاضر هم برخی مناصب را در اختیار دارند، وارد کرد. البته در ابتدا مقامات رسمی به اظهارات پالیزدار واکنش نشان ندادند و سعی بر آن داشتند با بی تفاوتی و کم اهمیت جلوه دادن مباحث مطرح شده در سخنرانی این فرد، آن را به بوته فراموشی بسپارند اما توجه بیش از حد سایت های اینترنتی، شبکه های ماهواره یی و رسانه های خارجی موجب شد حدود یک هفته پس از بیان این سخنرانی برخی مقامات رسمی به آن واکنش نشان دهند. از جمله مرکز پژوهش های مجلس با صدور اطلاعیه یی هرگونه ارتباط کاری و استخدامی «عباس پالیزدار» با این مرکز را تکذیب کرد. به گزارش دفتر اطلاع رسانی مرکز پژوهش ها، معاونت پژوهشی این مرکز با صدور اطلاعیه یی در واکنش به برخی ادعاهای مطرح شده پیرامون ارتباط آقای «عباس پالیزدار» با مرکز پژوهش ها، خاطرنشان ساخت که وی هیچ گاه و تحت هیچ عنوانی رابطه استخدامی یا همکاری علمی با مرکز پژوهش های مجلس نداشته است.

    معاونت پژوهشی با اشاره به اینکه برخی منابع خبری از جمله روزنامه ایران به اشتباه از آقای عباس پالیزدار به عنوان رئیس دفتر مطالعات زیربنایی مرکز پژوهش ها نام برده اند، افزود؛ این انتساب به کلی تکذیب می شود و چنین فردی نه تنها هرگز این سمت را نداشته اند بلکه اساساً هیچ گاه همکار مرکز پژوهش های مجلس نبوده اند. این گزارش می افزاید؛ در سال 1383 نامبرده که از طرف «خانه صنعتکاران ایران»، در سه جلسه بررسی طرح رفع موانع تولید و سرمایه گذاری شرکت کرده و همان زمان یک طرح پژوهشی را جهت انجام مطالعه یی درخصوص بررسی وضعیت واحدهای تولیدی که دچار بحران شده یا با خطر تعطیلی روبه رو شده اند، ارائه داد که از اوایل سال 1384 اجرای این مطالعه متوقف شده و در تاریخ 20/4/84 نیز طی نامه یی به همان سازمان ها این موضوع ابلاغ شد و از آن پس دفتر مطالعات زیربنایی مرکز پژوهش ها اجرای این مطالعه را راساً دنبال نمود و نامبرده از مراجعه به ادارات و اخذ هرگونه اطلاعات منع گردید. مرکز پژوهش ها همچنین متذکر شد که نامبرده (آقای پالیزدار) در طول مدت فعالیت مجلس هفتم هیچ گونه فعالیت، همکاری و مشارکتی در تهیه طرح های قانونی برای اعمال مجازات اخلالگران اقتصادی یا مبارزه با فعالیت های شرکت های هرمی نیز نداشته است. در پایان اطلاعیه معاونت پژوهشی مرکز پژوهش ها آمده است؛ در طول سالیان اخیر با توجه به نقل قول های متعدد از ایشان در سایت ها و نشریات و انتساب نامبرده به مرکز پژوهش ها، نامه هایی برای بخش های مختلف مبنی بر عدم ارتباط و همکاری او با مرکز به مراکز ذی ربط ارسال شده است که از جمله آنها نامه رسمی مرکز در تاریخ 10/11/1384 برای سایت خبری بازتاب و روزنامه پول را می توان نام برد و مشابه چنین نامه یی نیز در تاریخ 10/2/87 برای بیمه مرکزی ایران ارسال شده است. بنابراین هرگونه ادعای مطرح شده مبنی بر سابقه همکاری، سمت و یا عضویت مشارالیه در هیات علمی مرکز پژوهش ها به شدت تکذیب می شود و بدیهی است مرکز پژوهش ها اقدامات قانونی لازم را درخصوص این ادعاهای غیرواقعی انجام خواهد داد.همچنین خبرگزاری انتخاب در این باره گزارش داد که حزب موتلفه به شدت دنبال پیگیری این موضوع است و گفته می شود به دلیل اینکه اتهامات وارده از سوی پالیزدار هنوز اثبات نشده، وی تحت تعقیب قضایی قرار خواهد گرفت.همچنین یک مقام دادگستری همدان دیروز ظهر هم در گفت وگو با خبرگزاری انتخاب گفت؛ هنوز کسی از وی شکایت نکرده ولی گمان می کنم با انتشار این خبرها، از وی شکایت کنند. دادگستری تهران هم از ثبت شکایت در این خصوص اظهار بی اطلاعی کرد. همچنین مسعود زریبافان با اعلام اینکه مواضع افراد بازی خورده را نباید به حساب دولت گذاشت، گفت؛ فردی به نام «پالیزدار» هیچ نسبتی با دولت نهم ندارد و عضویتی در ستادهای انتخاباتی دکتر احمدی نژاد و رایحه خوش نداشته است. مسعود زریبافان در گفت وگو با فارس در پاسخ به سوالی درباره فردی به نام «پالیزدار» که به نام حمایت از دولت دست به تخریب برخی مسوولان نظام زده است، گفت؛ بنده به عنوان فردی که از ابتدای آبادگران اول، مسوولیت ستاد آبادگران در انتخابات شوراهای دوم و ریاست جمهوری نهم را برعهده داشته و در جریان انتخابات شوراهای سوم و مجلس هشتم نیز در جریان امور بوده و با فعالان ستادهای رایحه خوش آشنایی دارم، اعلام می کنم که فردی به نام «پالیزدار» هیچ نسبتی با دولت نهم و ستادهای انتخاباتی دکتر احمدی نژاد و رایحه خوش نداشته و فعالین ستادهای ما نیز او را نمی شناسند. وی افزود؛ به نظر می رسد این فرد یا دارای بینشی ضعیف بوده، یا ساده لوحی کرده یا اینکه از سوی مخالفان، برای تخریب وجهه دولت و دامن زدن به اختلاف بین مسوولان، سخنانی را عنوان کرده است. زریبافان تصریح کرد؛ سخنان این فرد به هیچ وجه مورد تایید دولت و حامیان رئیس جمهور نیست و قطعاً ما این گونه اقدامات تخریبی را تایید نمی کنیم و نباید چنین اقداماتی را به حساب حامیان دولت گذاشت. البته به نظر می رسد هرچه بیشتر اظهارات پالیزدار در افکار عمومی منتشر شود، ناچار واکنش مقامات، احزاب و شخصیت هایی که از آنان نام برده شده است بیشتر شود و درباره اتهاماتی که به آنان وارد شده است توضیح دهند تا حداقل در افکار عمومی محکوم مطلق دیده نشوند. البته به نظر می رسد همزمان دادستانی هم در مقام نماینده مدعی العموم علیه این فرد اعلام جرم کند. در واقع با اتفاقی که رخ داده است می توان گفت پالیزدار کسی است که نقشی شبیه اسب تروآی را برای اصولگرایان ایفا کرده است. اکنون اصولگرایان باید به فکر چگونگی برخورد با این پدیده باشند.

     

    محمدرضا زارع، ::: چهارشنبه 87/3/22::: ساعت 8:24 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    محمود احمدی نژاد رئیس جمهور در جدیدترین یادداشت وبلاگ شخصی خود نوشت:هنر بزرگ، آن است که به خداوند، اعتماد کنیم و "مردم" را باور کنیم، هاله های نور را ببینیم و به عنایت حضرت ‏‏(عج)، دلگرم باشیم، و راه خمینی عزیز را نه با زبان، که با ذهن و قلب و دست، ادامه دهیم، نسخه های ترجمه ای را ‏تبدیل به متن مقدس نکنیم و به عقل و تجربه و اندیشه ایرانی و جوانان دانشگاهی خود نیز احترام بگذاریم.

    محمود احمدی نژاد رئیس جمهور در جدیدترین یادداشت وبلاگ شخصی خود (ahmadinejad.ir) که سحرگاه امروز (4:20 دقیقه) بر روی خروجی وبلاگ خود منتشر کرده، نوشت: در عصر امام خمینی (ره)، لیاقت آن را یافتیم که به چشم خود، دو فرهنگ سیاسی متفاوت را به موازات یکدیگر، تجربه و ‏مقایسه کنیم. در یکسو، "سیاستمدارانی" بوده و خواهند بود که تنها بر مدار سیاست و قدرت و چرتکه اندازیهای عادی و ‏مادی، تحلیل می کنند و تصمیم می گیرند.

     

    آنان هیچ وقت و هیچ کجا، دست خدا و مدیریت الهی را نمی بینند و هرگز، ‏حتی هاله‌ای از نور عنایت خدا را که در عصر خمینی عزیز بر این ملت باریدن گرفت، مشاهده نمی کنند. اصطلاحا ‏مذهبی اند اما نه اهداف و نه طرز محاسبات سیاسیشان، با اهداف و با طرز محاسبات مادیون عالم، تفاوتی ندارد. منکر ‏تدبیر الهی و دست غیب خدا در عرصه انقلابند و درست مثل ماتریالیستهای عالم، حضور خدا و حجت خدا را در ‏تحولات عالم و سیر تاریخ بشر انکار می کنند و ای کاش فقط انکار می کردند، به سخره می گیرند و نیشخند می زنند.‏

     

    اما خط دوم، خط خمینی است که نه "سیاستمدار"، بلکه "حقیقتمدار" بود. او سیاست را هم از منظر معنوی می دید، ‏دست خدا را بالاتر از همه دستها به وضوح می دید، در هیچ مرحله ای از مراحل مبارزه، ماده را مستقل از معنی ندید و ‏هرگز تن به محاسبات صرفاً مادی نداد و هرچه می شد و می کرد به خدا و عالم بالا نسبت می داد. انقلاب را کار خدا ‏می خواند، جمله های او با خدا آغاز می شد، می گفت قلب مردم را خدا منقلب کرد، خرمشهر را خدا آزاد کرد، ‏ابرقدرتها به اذن خدا نابود خواهند شد، فتوحات رزمندگان را فتح الهی می خواند زیرا فتح بدست اوست " و ما رمیت اذ ‏رمیت و لکن الله رمی".

     

    در معجزه طبس که طوفان شن، جنگنده های مهاجم آمریکایی را نابود کرد و دقیقا آنگاه که ‏دوست و دشمن، مشغول تفسیرهای صرفا سیاسی و نظامی از ماجرا بودند او صریحاً اعلام کرد که آن شن ها مأمور خدا ‏بودند. او تحول ملت ایران را تحولی الهی می دانست و می گفت "این یک امر غیر عادی است که حاصل شده" و "از ‏اول انقلاب و پس از پیروزی تاکنون هرچه دیدیم معجزات بوده است". او می گفت "جنود غیبی همانطور که در صدر ‏اسلام بود همان تاییدات غیبی ملائکه الهی امروز هم با ماست" و "بدون توجه خاص حضرت بقیه الله (عج) کاری نمی ‏توانیم بکنیم". او همه جا جنود خداوند را می دید و از همه چیز، تفسیری الهی و ماوراء مادی داشت بی آنکه سلسله ‏عوامل ظاهری و طبیعی را انکار کند. ‏

     

    همه جا نام مبارک ولی خدا، حضرت صاحب الامر (عج) را به عنوان صاحب اصلی انقلاب و آنکه این انقلاب را باید ‏تحویل او بدهیم برزبان می آورد، پیروزی های جبهه را به نام آن حضرت، به ثبت می رساند و پیشرفت انقلاب و اقبال ‏دلها به این نهضت را محصول عنایت ناجی بشریت و برپا کننده عدل جهانی می نامید و انقلاب خود را مقدمه انقلاب ‏جهانی ایشان می دانست.‏

    او همه چیز را تحت عنایت الهی و نظارت حجت خدا می دید و همانگونه که آن روز، برخی گروههای سیاسی، این ‏طرزتعبیر را مصداق ارتجاع و خرافه می نامیدند امروز نیز کسانی، دیگر حتی هاله ای از نور هم نمی بینند، خداوند را از ‏محاسبات سیاسی خود، کنار گذاشته اند و می خواهند خود صاحب و مالک انقلاب باشند، حال آنکه در منطق خمینی ‏بزرگ، صاحب اصلی انقلاب، حجت خدا و توده های مردم بودند.‏

     

    اینان، همان سیاستمداران و قدرتمدارانی هستند که اگر مذهبی هم باشند، جهانبینی مذهبی ندارند و تنها از ادبیات ‏مذهبی، استفاده می کنند، و الا اگر همچون خمینی کبیر، توحید افعالی را پذیرفته بودند، ولایت تکوینی حضرت ولی ‏عصر (عج) به اذن خدا را مورد تمسخر، قرار نمی دادند و هاله های نور را نه فقط در گوشه ای از عالم انکار نمی کردند، ‏بلکه عالم را سراسر غرق در نور عنایت و تدبیر خداوند می دیدند.

     

    امام عارفان به ما آموخت که سیاست را و همه چیز را ‏از چنین چشم اندازی بنگریم و همه جا و در همه چیز و در همه پیروزی ها، دست خدا و عنایت حجت خدا را ببینیم و ‏هیچ حسنه ای را به خود، و هیچ سیئه ای را به خدا نسبت ندهیم و پیروزی ها را اتفاقی ندانیم و نگوییم فلان حادثه، اتفاق ‏افتاد و هیچ پیروزی را نیز مغرورانه به خود نسبت ندهیم.

     

    در منطق امام خمینی، نباید از محاسبات مادی ذره ای غافل ‏شویم، اما هرگز نباید در محاسبات مادی نیز غرق شد. او حتی در فرو ریختن چهارده کنگره کاخ کسری هنگام تولد ‏پیامبر اعظم (ص) علامتی معنوی بر وقوع انقلاب اسلامی ایران در قرن چهاردهم هجری می دید، در هر حادثه ظاهرا ‏طبیعی، یک زمینه ماوراءطبیعی و دست خدا را می دید و همه پیشرفت ها و پیروزی هایی را که نابینایان خودبین به خود ‏منتسب می کردند، او که نایب مهدی (عج) بود به مهدی (عج ) متعلق می دانست و همه را از برکت او می دید.‏

     

    من امروز نیز فقط و فقط، تحلیل های سیاسی از نوع امام (ره) را موفق می دانم و حال که تبدیل جنبش ظاهراً کوچک پانزده ‏خرداد به یک نهضت عظیم و بین المللی از شرق آسیا تا قلب اروپا و از آسیای میانه تا عمق آفریقا را می بینیم، می توانیم ‏آزمون موفق این چشم انداز را حتی با چشم مادی هم ببینیم و هرچه هم قسی القلب باشیم، نمی توانیم هاله های نور خدا ‏را منکر شویم. هرکس نمی بیند به کوری خود اعتراف کرده است.‏

     

    وقتی به چشم دیدیم که "پیشرفت های عظیم علمی و اقتصادی" دهه سوم انقلاب، چگونه نتیجه عملی تحریم ها و ‏محاصره اقتصادی دهه اول و دوم است، در حالی که نتیجه عادی و طبیعی تحریم ها باید به ضعیف شدن ما منجر می شد ‏ولی برعکس صد بار قویترمان کرده است، چگونه می توانیم هاله ها و امواج نور الهی را نبینیم؟! اگر شن های طبس ‏مامور خدا بودند و اگر صاحب اصلی انقلاب دلواپس این انقلاب است، پس چگونه است که کسانی از دعوی مدیریت ‏الهی عالم، تعجب کرده و آن را مورد تمسخر قرار می دهند؟!‏

     

    وقتی محاصره نظامی و حضور اشغالگران در شرق و غرب و شمال و جنوب که طبق محاسبات مادی، باید به ترس و ‏ضعف و تسلیم یا حتی فروپاشی جمهوری اسلامی می انجامید، پس از 5 سال، کاملاً نتیجه عکس داده و جمهوری ‏اسلامی، قدرت اول منطقه و یکی از چند قدرت تأثیرگذار در سطح جهان شده است، آیا این چیزی جز مدیریت الهی ‏است؟ و آیا مصداق بارز عنایت حجت خدا که متولی همه امور از طرف خدا و واسطه فیض و هدایت اوست، نیست؟

    ‏آیا این همان دست غیبی و ولایت باطنی حضرت صاحب الامر (عج) نیست که امام بارها می گفت که در حوادث ‏مختلف، می بینیم که گره های فروبسته چگونه به طرز غیر طبیعی و ماوراء طبیعی، گشوده می شود در حالیکه هیچ کاری از ما بر نمی آمده و گاه ما حتی از اصل خطری که ما را تهدید می کرده است، بی اطلاع بوده ایم و مقام معظم ‏رهبری نیز چندین بار این مضمون را از امام عزیز نقل کرده اند.‏

     

    اگر عده ای فریبکارانه تلاش می کنند این حقیقت را به طرز فکر باطل حجتیه نسبت دهند، تحریف بی ثمری است. ‏تفکر حجتیه ای، از مفهوم "مهدویت و انتظار"، فرهنگ تسلیم و سازش و تفکیک دین از سیاست را نتیجه می گرفت و ‏به "نفی تکلیف" می رسید. حال آنکه امام که همواره خود و نهضت را زیر سایه حضرت می دید، فرهنگ انتظار و ‏مهدویت را پشتوانه مبارزه و جهاد و سیاست معنوی و انقلاب الهی خود می خواند و به "اثبات تکلیف" می رسید و این ‏تفاوت بسیار مهمی است.‏

     

    امام که از ولایت تکوینی "انسان کامل" و "ولی خدا" و از مدیریت و هدایت حضرت همچون خورشیدی که از پس ‏ابر، همچنان نور و انرژی می بخشد سخن می گفت و هرگز نه تعیین وقت برای ظهور کرد و نه مشکلات و کمبودها را ‏به پای حضرت نوشت، آیا او ادعای الوهیت یا ربوبیت برای حضرت و یا برای خود کرد؟ آیا اگر صاحب اصلی انقلاب ‏را حضرت ولی عصر (عج) می دانست، قصد خرافه پردازی یا عوام فریبی و سلب تکلیف از خود را داشت؟!‏

    برای من جالب و در عین حال مایه تأسف بود که چگونه یادآوری همین عقاید واضح شیعی و دیدگاه صریح امام (ره) با ‏وسعتی عجیب و تحریف‌هایی ناجوانمردانه از چپ و راست مورد حمله قرار گرفت!

     

    نوشتند که احمدی نژاد در هیئت ‏دولت موقع نهار، یک ظرف غذا هم برای حضرت روی میز می چیند! احمدی نژاد در دوره شهرداری، مسیر حرکت ‏کاروان حضرت از مکه به تهران را پیشاپیش آسفالت کرده است! احمدی نژاد مدعی ارتباط با حضرت شده و گران ‏شدن برنج را، محصول مدیریت حضرت و تصمیم ایشان دانسته است! و این در حالی بود که من چند بار گفته ام که ‏برخی گرانیها، و نه همه آنها، اتفاقاً محصول مدیریت پنهان و ائتلاف مافیائی در بازار با برخی سیاستمداران از همان نوعی ‏که گفتم و کار کسانی است که پس از سه سال، هنوز هم رأی مردم را فصل الخطاب ندانسته و به اراده مردم در ‏انتخابات ریاست جمهوری نهم، تسلیم نشده اند و از مردم و دولت، یکجا انتقام می گیرند.

     

    متأسفانه آنان که مسئول ‏رسیدگی و اجرای عدالت اند نیز اصل وجود مفسدین اقتصادی را منکر می شوند و گویا پیام هشت ماده ای رهبری را ‏هم شعاری و عوام فریبی می دانند! مشاهده نور خدا در عالم سیاست و در فتوحاتی که پیاپی در لبنان فلسطین تا عراق و ‏ایران و حتی در نیویورک، به نفع ارزشهای انقلابی و اسلامی واقع می شود، برای آنان که در دامان فرهنگ توحیدی ‏امام خمینی پرورش یافته اند و برای نسل انقلاب چیز عجیبی نیست بلکه ندیدن این هاله های نور است که عجیب وعیب ‏است.

     

    آری، حجت خدا، زنده و حاضر است و ادامه حیات در روی زمین، به اذن خدا، پیوسته به حضور حجت الهی در ‏زمین است و حضرت، این انقلاب را و شیعه و مسلمین را و بلکه مستضعفین عالم را به حال خود، رها نکرده و نخواهد ‏کرد. آری هرگز خداوند خود را کنار نکشیده و امور عالم و آدم را به کسی جز خود واگذار و تفویض نکرده و این ‏تفکر غالیان است اما خداوند از طریق ولی و حجت خود، عالم را مدیریت و تدبیر می کند و مفهوم ولایت تکوینی ‏اولیای الهی، همین است.

    ما مفتخریم که سیاستمدار به آن معنی که در ابتدا گفته شد نیستیم و ان شاء الله هرگز هم ‏نخواهیم شد. ما باید همچون امام خمینی (ره) باشیم که خود را در محضر خدا و عامل اجرایی دین خدا و در خدمت ‏حجت خدا می دید و نه برای خود، استقلال و منیتی قائل بود و نه برای دشمنان و ابرقدرتها، کمترین حیثیت و قدرتی ‏می دید. و لذا نه می ترسید، نه مأیوس می شد و نه هرگز دچار غرور می گشت.‏

     

    سالگرد 14 و 15 خرداد، فرصتی برای بازگشت به جهانبینی توحیدی و هاله معنوی خمینی بزرگ است و ملت ما هم ‏انتظار فرج از نیمه خرداد می کشد.‏

    این دولت در سه سال گذشته کوشیده است با جهان بینی امام راحلمان، به صحنه بنگرد و تفکر معنوی آن مجاهد عارف ‏را خرافه نمی داند. سراسر زیارت جامعه کبیره که امام آن را ترک نمی کرد حاوی همین جهان بینی توحیدی و شیعی ‏است و در عین حال این دولت هرگز ضعف ها و خطاهای احتمالی خود را در عرصه سیاست یا اقتصاد به پای امام و ‏والاتر از او حضرت ولیعصر (عج) ننوشته و امروز که با افتخار و کمال قدرت، سال چهارم خود را نیز از مبدأ 15 خرداد ‏با نشاطی همچون سال اول و روز اول به قصد تحولات بزرگ در عرصه های مهم مدیریت و اقتصاد کشور آغاز می ‏کند، شجاعانه مسئولیت آن را می پذیرد و صادقانه، بر وجود موانع ساختاری و سیاسی و مافیایی نیز تأکید می کند.

     

    اما ‏به دور از هر نوع بهانه جویی و عافیت طلبی، اعلام می کند که تا آخرین ساعت و دقیقه این دولت، به وظیفه خود در ‏برابر خدا و مردم، عمل می کنیم و با استفاده از نخبگان همفکر، موانع را به لطف خدا کنار می زنیم زیرا چنانچه پیشتر ‏نیز گفته ام، بدون اصلاح بزرگ در سامانه اقتصادی که ارکان آن عبارتند از "نظام مالیاتی"، "گمرک و واردات و ‏صادرات"، "نظام تأمین اجتماعی"، "نظام پولی و بانکی"، "نظام یارانه ها"، و "سیستم توزیع کالا و تجارت داخلی"، نه ‏توسعه مداران به توسعه خواهند رسید و نه عدالتخواهان به عدالت، نزدیک خواهند شد و این دولت که در پی "توسعه ‏عدالت محور" است با همه قدرت و پشتیبانی ملت و حمایت رهبری و همکاری مجلس به فضل خدا در این یکسال، ‏کلید تحولات بزرگ علمی و حساب شده در این عرصه ها را خواهد زد.‏

     

    اگر دهه چهارم انقلاب، دهه "پیشرفت و عدالت" است، بدون تغییرات بزرگ در این چند عرصه، هیچ کاری نمی توان ‏کرد. هنر بزرگ، آن است که به خداوند، اعتماد کنیم و "مردم" را باور کنیم، هاله های نور را ببینیم و به عنایت حضرت ‏‏(عج)، دلگرم باشیم، و راه خمینی عزیز را نه با زبان، که با ذهن و قلب و دست، ادامه دهیم، نسخه های ترجمه ای را ‏تبدیل به متن مقدس نکنیم و به عقل و تجربه و اندیشه ایرانی و جوانان دانشگاهی خود نیز احترام بگذاریم زیرا چنانکه ‏امام عاشقان و مقتدای عاقلان گفت: "ما می توانیم". ملت ما توانست و به فضل الهی بیش از این ها نیز خواهد توانست.

     

    محمدرضا زارع، ::: چهارشنبه 87/3/22::: ساعت 8:21 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    <      1   2   3   4      

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 9
    بازدید دیروز: 6
    کل بازدید :112796

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    از همه جا-از همه چیز-اخبارهای مورد علاقه من-مقالات-یادداشتهای من
    محمدرضا زارع،

    >>آرشیو شده ها<<
    آرشیو مطالب 1
    آرشیو مطالب 2
    آرشیو مطالب 3
    آرشیو مطالب 4
    آرشیو مطالب 5
    آرشیو مطالب 6
    آرشیو مطالب 7
    آرشیو مطالب 8
    آرشیو مطالب 9
    آرشیو مطالب 10
    آرشیو مطالب 11
    آرشیو مطالب 12
    آرشیو مطالب 13
    آرشیو مطالب 14
    آرشیو مطالب 15
    آرشیو مطالب 16
    آرشیو مطالب 17
    آرشیو مطالب 18
    آرشیو مطالب 19
    آرشیو مطالب 20
    23/3/87
    24/3/87
    25/3/87
    26/3/87

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    از همه جا-از همه چیز-اخبارهای مورد علاقه من-مقالات-یادداشتهای من

    >>لینک دوستان<<
    سایت درج آگهی و تبلیغ رایگان اینترنتی پیام سرا
    دعوت به دوستی کلیک کنید

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<
    پارسی بلاگ، پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
    2006-ParsiBlog™.com ©