سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از خرد تو را این باید که راه گمراهى‏ات را از راه رستگاریت ، نماید . [نهج البلاغه]
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از همه جا-از همه چیز-اخبارهای مورد علاقه من-مقالات-یادداشتهای من
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • ایران اکونومیست:

    کسانی مثل جعفر کذاب، هم نوه امام معصوم بودند، هم فرزند امام معصوم، هم برادر امام معصوم و هم عموی امام معصوم. این نشان می‌دهد که حتی زندگی با چند امام معصوم و تربیت شدن توسط امام معصوم هم ـ به دلیل عمل خود فرد ـ لزوما فرد را آدم نمی‌کند. آیا صرف حکم مسئولیت گرفتن در جمهوری اسلامی چنان معنویتی به یک فرد می‌بخشد که احتمال خطای او را صفر می‌کند تا جایی که در صورت معرفی او به عنوان متخلف،حیثیت و آبروی نظام اسلامی زیر سوال می‌رود؟

    اگر کسی آشنایی مختصری با دیدگاه شیعه درباره «صحابه رسول خدا (ص)» داشته باشد، از فرض مورد بحث مبهوت می‌ماند. اهل سنت معتقدند همه اصحاب رسول خدا اهل بهشت و عادل هستند (ولو اینکه مثل خالد بن ولید پس از کشتن مالک بن نویره به دلیل واهی، در همان شب با همسر او ازدواج کرده باشد). شیعه با دلایل متقن اثبات می‌کند برخی از کسانی که سالها همراه پیامبر بوده و حتی در رکاب ایشان شمشیر زده‌اند، به خاطر عملکرد بعدی، نه تنها عادل نیستند بلکه چه بسا مستحق لعن هم باشند. آیا می‌شود گفت شیعه برای جلوگیری از تضعیف پیامبر باید دست از نظریه خود در باب عدالت صحابه بردارد؟!

    حتی همان افرادی که شیعه شدیدا به اعمالشان انتقاد دارد، گاهی از طرف پیامبر به «مأموریت» هم فرستاده شدند. بنابراین حتی حکم مأموریت گرفتن از شخص پیامبر هم جلوی نقد شدید شیعه از یک فرد را نمی‌گیرد.

    اما وقتی از «حکم مأموریت گرفتن از پیامبر» در آن زمان به «حکم مسئولیت گرفتن از حکومت اسلامی» در زمان خودمان می‌رسیم، گویی همه آن ملاکها یکسره فراموش می‌شود. ملاک، دیگر عمل فرد نیست بلکه انتساب و انتصاب است. نظام اطلاع رسانی ما جلوی انجام محاکمه علنی و یا رسوایی متخلف حکومتی، اعم از مأمور انتظامی، قاضی و مقامات پایین تر و بالاتر را می‌گیرد ولو آن فرد بزرگترین جرمها را مرتکب شده باشد.

    من هر چه به ذهنم فشار می‌آورم، معنای این منطق را نمی‌فهمم. مگر نظام اسلامی با دادن حکم مسؤولیت به یک فرد، پیشاپیش عدم ارتکاب تخلف توسط او را تضمین کرده و اعلام کرده بود که تا پای جان برای اثبات عصمت آن فرد متخلف ایستاده است که رسیدگی علنی به تخلف او «لطمه به آبروی نظام» تلقی شود؟ وقتی نه تنها ابن هرمه که «منصوب با واسطه» قطب العارفین علی (ع) است، بلکه «منصوب مستقیم» امیرالمؤمنین (ع) یعنی عثمان بن حنیف ـ والی بصره ـ هم تخلف می‌کند، چرا مردم ما با آگاهی از تخلف یک فرد منتسب به جمهوری اسلامی به کل نظام بدبین شوند؟

    آیا کسانی که امروز برای اولین بار داستان ابن هرمه را شنیدند به حکومت امیر المؤمنین(ع) و یا شخص ایشان بدبین شدند؟! اساسا یکی از دلایل عمده‌ای که حکومت پیامبر (ص) و علی (ع) «با آبروترین» حکومت‌ها نزد مردم ماست، این است که در «بی آبرو کردن متخلف حکومتی» ذره‌ای به خود تردید راه نمی‌دادند. آبروی یک نظام با پنهان سازی هویت متخلفین در معرض خطر قرار می‌گیرد نه با معرفی آنان.

    چه بسا همان فرد متخلف در زمان انتصاب، فرد مهذب و لایقی بوده، اما بعدها به هر دلیل ـ ولو برای مدت کوتاه ـ بنده شیطان شده است. چرا چنین فردی حتی پس از اثبات جرم، یکدفعه چنان «عزیز عزیزان» می‌شود که نظام اسلامی حاضر است برای فاش نشدن پرونده او، به شبهه «اجرا نشدن عدالت» در حکومتی که بر استخوانهای صدها هزار شهید بنا شده دامن بزند.

    حال بد نیست آنچه امیرالمؤمنین (ع) در مقابل یک تخلف مالی انجام داد با آنچه در نظام ما درباره تخلفات منتسبان به حکومت انجام می‌شود مقایسه کنیم.

    خانم جوانی به تنهایی و بدون اطلاع شوهر به دادگاه رفته و با پرداخت رشوه و یک‌روزه حکم طلاق را از قاضی می‌گیرد. شوهر که تهیه کننده سینماست، بی خبر از همه جا پس از اطلاع از حکم به سراغ قاضی رفته و اعتراض می‌کند. این قاضی چه جوابی دارد؟ با اصرار بر حکم خود، شوهر را به دلیل واهی روانه زندان می‌کند! پس از تحقیقات معلوم می‌شود همین به اصطلاح قاضی قبلا" در استان دیگری مشغول قضاوت بوده و با دریافت خودرو «دوو» از خانواده یک قاچاقچی وی را با جعل سند آزاد کرده است. (اعتماد، چهارم اردیبهشت 1384).

    اصل جرم در سال 82 واقع شده است. پس از دو سال پیگیری، مجازات اصلی این قاضی متخلف ـ غیر از چند هفته زندان ـ چه بوده است؟ «انفصال از خدمت».

    آیا «انفصال از خدمت» مجازات عبرت انگیزی برای متخلفان آینده است؟ بله، اما برای روستای حداکثر سه هزار نفری که همه، قاضی متخلف را خواهند شناخت و کارگزاران حکومتی از قاضی و غیر قاضی، حساب کار خود را خواهند کرد. اما در کشور هفتاد میلیونی، بازدارندگی مجازات «انفصال از خدمت» چه در مورد قاضی و چه در مورد هر متخلف دیگری بسیار ناچیز است. این بازدارندگی به همان اندازه است که بگوییم چون ناظم یک مدرسه به چند دانش آموز نامنضبط در بجنورد اخم کرده است، دانش آموزان بندرعباس دیگر حساب کار خود را کرده‌اند!

    ادامه دارد



    محمدرضا زارع، ::: یکشنبه 87/3/19::: ساعت 9:48 عصر
    نظرات دیگران: نظر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 58
    بازدید دیروز: 22
    کل بازدید :116796

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    از همه جا-از همه چیز-اخبارهای مورد علاقه من-مقالات-یادداشتهای من
    محمدرضا زارع،

    >>آرشیو شده ها<<
    آرشیو مطالب 1
    آرشیو مطالب 2
    آرشیو مطالب 3
    آرشیو مطالب 4
    آرشیو مطالب 5
    آرشیو مطالب 6
    آرشیو مطالب 7
    آرشیو مطالب 8
    آرشیو مطالب 9
    آرشیو مطالب 10
    آرشیو مطالب 11
    آرشیو مطالب 12
    آرشیو مطالب 13
    آرشیو مطالب 14
    آرشیو مطالب 15
    آرشیو مطالب 16
    آرشیو مطالب 17
    آرشیو مطالب 18
    آرشیو مطالب 19
    آرشیو مطالب 20
    23/3/87
    24/3/87
    25/3/87
    26/3/87

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    از همه جا-از همه چیز-اخبارهای مورد علاقه من-مقالات-یادداشتهای من

    >>لینک دوستان<<
    سایت درج آگهی و تبلیغ رایگان اینترنتی پیام سرا
    دعوت به دوستی کلیک کنید

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<
    پارسی بلاگ، پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
    2006-ParsiBlog™.com ©