سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در هر یک از امّت من که نه دانشمند است و نه دانشجو، خیری نیست . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از همه جا-از همه چیز-اخبارهای مورد علاقه من-مقالات-یادداشتهای من
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • همتای علی(ع)

    اما بحث دیگر... یک وقتی امام رضوان الله علیه می‌فرمود: جبرئیل برای هر پیغمبری که نازل نمی‌شد! برای انبیای خاص نازل می‌شد. اینی که مرحوم کلینی (رض) در کتاب شریف اصول کافی نقل می‌کند: جبرئیل بر وجود مبارک فاطمه سلام الله علیها نازل می‌شد، این نشانه آن است که مقام آن حضرت نسبت به برخی از انبیاء بزرگتر و برجسته‌تر است. این نه برای آن است که زن‌های بزرگ در عالم کم‌اند. زن‌های بزرگ هم در عالم بسیارند، امّا فاطمه (س) خیلی بزرگ است. همین ابن أبی الحدید معتزلی ـ که به حسب ظاهر سنّی است ـ در شرح نهج البلاغه می‌گوید: تاریخ قبل از طوفان در دسترس نیست. ما نمی‌توانیم درباره قبل از طوفان سخن بگوئیم. ولی از طوفان به بعد تاریخش مدوّن است. تاریخ کافران، تاریخ مسیحی‌ها، تاریخ زرتشتیان، تاریخ یهودیان، تاریخ مسلمان‌ها. تاریخ مردان با دین، تاریخ مردان بی دین، همه مشخص است. نه در بین بی دین‌ها مردی به بزرگی علی آمد، نه در بین یهودی‌ها، نه در بین مسیحی‌ها، نه در بین
    زرتشتی‌ها مردی به بزرگی علی آمد! بعد هم می‌گوید: ما علی را از منظر جهانی می‌بینیم، از نظر انسانی می‌بینیم؛ کاری کرد که نه مسلمان کرد، نه یهودی، نه مسیحی، نه زرتشت، نه بی دین کرد، نه با دین. علی، علی است. و این علی هم سنگ و هم طراز فاطمه است. اگر کسی خواست ببیند فاطمه چه قدر مقام دارد، باید بگوید: همتای علی است.

    جبرئیل برای هر پیغمبری نازل نمی‌شود و این بی بی وقتی مقام علمی او روشن می‌شود که این دو تا خطبه‌ای که یکی در مسجد، یکی در منزل ایراد کرده‌اند، آن خطبه‌ها را ببینند، بعضی خطبه‌های نهج البلاغه را هم ببینند؛ خطبه‌های نهج البلاغه هم یکسان نیستند. بعضی‌ها عرشی‌اند. آن
    خطبه‌های عرشی نهج البلاغه را هم ببینید، عمیق‌ترین جمله‌های خطبه‌های عرشی نهج البلاغه را ببینند، آنگاه می‌فهمد آن بخش‌های عرشی خطبه‌های عمیق نهج البلاغه قبل از این که علیّ بن أبی طالب سلام الله علیه آن خطبه‌ها را بگوید و بفرماید، لااقل 25 سال قبلش همین بانو فرمود.

    یک اشکال معروفی است، آن اشکال معروف را مرحوم میرداماد در قبسات اشاره کرده، و آن اشکال را در شروع خطبه‌های نهج البلاغه حلّ شده و 25 سال قبل از علیّ بن أبی طالب همین بی بی سلام الله علیها حلّ کرده. عصاره آن اشکال این است که ملحدان، متفکّران مادّی آنها که به ازلیّت عالم فتوا دادند، گفتند: خدا که جهان را خلق کرده است از چی خلق کرده؟ اگر خداوند جهان را از یک ذرّاتی خلق کرد، پس آن ذرّات قبل از خلقت خدا بودند، قدیم بودند، خدا اینها را خلقش کرد. اگر خداوند عالم را من شیء خلق کرد، خوب پس آن شیء بود، آن موّاد اوّلیه بود، خدا عالم را از شیء خلق کرد، پس آنها نیازی به خدا ندارند. اگر من لا شیء خلق کرد، لا شیء که معدوم است، معدوم که نمی‌تواند موّاد خام باشد! از عدم که نمی‌شود چیز آفرید که! و شیء هم که از دو طرف نقیض بیرون نیست. من شیء باشد، اشکال دارد. من لا شیء باشد، اشکال دیگر دارد و غیر از این دو نقیض چیز دیگر نیست. این شبهه از دیر زمان بود. مرحوم میرداماد در قبسات این شبهه را نقل می‌کند، بعد می‌گوید: این شبهه با خطبه‌های اهل بیت حلّ می‌شود و آن نکته این است که: نقیض من شیء، من لا شیء نیست. نقیض من شیء، لا من شیء است، نه من لا شیء! و خیلی‌ها این را از خطبه نهج البلاغه جواب دادند که امیرالمؤمنین در نهج البلاغه دارد که عالم را لا من شیء خلق کرد (3). یعنی صادر ازل وجود ندارد، إنشاء منشئات است، چیزی نبود و با اراده الهی یافت شد. این هیچ دلیلی هم در بطلان و استحاله او اقامه نشده و ممکن هم هست. ولی این بزرگواران عنایت نکردند قبل از آنکه علیّ بن أبی طالب این را در نهج البلاغه ــ چون خطبه‌های امیرالمؤمنین بعد از اینکه به خلافت رسیده‌اند ایراد شد ــ این خطبه‌ها را بخوانند، همین بانو در مقدمه خطبه مسجد کوفه ایراد کرده که فرمود: عالم را خدا لا من شیء خلق کرد، نه من شیء و نه من لا شیء(4) نقیض من شیء لا من شیء است، نه من لا شیء. هم نقیض را فهماند، هم ثابت کرد که یک طرف نقیض باطل است، یک طرف دیگر حق.


    نسل سوم انقلاب

    آن مشکلی که وجود مبارک فاطمه سلام الله علیها به پاس او به میدان آمد، به مبارزه برخاست، هم در خطبه مسجد، هم در خطبه منزل، در این دو خطبه گلایه کرد، اعتراض کرد، از ولایت دفاع کرد، این بود که جامعه به آن گرفتاری ناکثین و مارقین و قاسطین مبتلا نشود، الآن هم همان خطری که علی بن أبی طالب را تهدید می‌کرد، انقلاب ما را تهدید
    می‌کند...

    مشکل علی بن أبی طالب با همین نسل سوم است. وجود مبارک علی بن أبی طالب سنش از شصت گذشته بود. باید به جوان‌های 20 ساله، 25 ساله که وقتی به دنیا آمدند، علی بن ابی طالب خانه نشین بود. نه سوابق قبل از بعثت علی را می‌دانند، نه مبارزات امیرالمؤمنین را در مدینه و مکه دیدند. نه صحنه احد را دیدند، نه در غدیر حضور داشتند که ببینند پیغمبر در حضور هزارها نفر علی بن أبی طالب را بلند کرد، فرمود: این علی جانشین من است. اینها را که ندیدند. وجود مبارک حضرت امیر فرمود: فقط من مشکل‌ام با شماست. من چی بگویم؟ سوابقم را بگویم که نبودید. لواحقم را بگویم که نبودید؛ شما وقتی ما را دیدید که من خانه‌نشین بودم. الآن هم در برابر من می‌ایستید. پدران شما، مادران شما باید جریان را به شما بگویند که قبل از انقلاب چی بود، حین انقلاب چی شد، بعد از انقلاب چی شد، جنگ چی شد، کی فاتح خیبر بود، کی فاتح احد بود، کی فاتح خندق بود، کی فاتح بدر بود، کی فاتح حنین بود، کی حدیث طیر درباره او آمد، کی حدیث غدیر درباره او آمد. الآن خدای ناکرده اگر این نسل جوان را ما به سمتی سوق بدهیم که خطرات قبل از انقلاب را نفهمد، همین ممکن است اتفاق بیافتد...

    صلّ الله علیک یا بنت رسول الله... وجود مبارک امیرالمؤمنین در مراسم تجحیز زهرا (س) اشک ریخت. گفتند: چرا می‌گریی؟ فرمود: من محرم‌ترین مرد نسبت به این بانو بودم. او تا الآن به من نگفت پهلویم ورم کرده است! یا بازویم ورم کرده است! من الآن که زیر لباس داشتم غسلش می‌دادم، دستم به آن برآمدگی رسید! در هنگام دفن آن طوری که در نهج البلاغه هست، رو کرد به قبر مطهّر پیغمبر سلام الله علیهما؛ گفت: یا رسول الله! برای من بسیار گران و سخت و تلخ است که این مصیبت را تحمّل بکنم. قلّ عن صفیّتک صبری. ستنبّئک ابنتک النازله بک السّریعه اللحائق. یا رسول الله! این دخترت که زود به شما ملحق شدند تمام جریان سقیفه و غیر سقیفه را به عرض شما می‌رساند که من هیچ کوتاهی نکردم. هرچه دستور دادی عمل کردم. فاحفها السؤال و استخبره الحال. شما هم جریان را یکی پس از دیگری از این بانو سؤال بکنید. انسان که دردمند است، دردش را می‌گوید یک مقداری سبک می‌شود. بعد عرض کرد: یا رسول الله! برای کوبیدن فاطمه سلام الله علیها تنها هیئت حاکم قیام نکرد. اینها مردم را هم شوراندند. همه جمع شدند، اجماع کردند تا زهرا را منزوی کنند. آن گزارشی که دخترت به عرض شما می‌رساند این است که: لتضافر الامّه علی هضمها. تنها از دولت بر نمی‌آمد که زهرا را منزوی کند. تنها از ملّت ساخته نبود که زهرا را منزوی کند. این دولت با آن ملّت، این ملّت با آن دولت دست نشانده، اینها اجماع کردند که زهرا را منزوی کنند. می‌بینید سخن از فدک نیست! شخصیّت فاطمه کسی بود که تا همه جمع نمی‌شدند نمی‌توانستند او را منزوی بکنند. گرچه نتوانستند، ولی بالأخره برای انزوای او همه تلاش کردند. یکی گفت: آتش بیاور. یکی گفت: آتش بزن. یکی گفت: غلاف شمشیر بیاور. یکی گفت غلاف شمشیر بزن. یکی گفت فدک را بگیر. یکی گفت ... السّلام علیکم یا اهل بیت النبوّه و یا معدن الرّساله و یا مهبط الوحی و رحمه الله و بر کاته.


    پی نوشت‌ها:

    (1) اصول کافی / جلد 1 / صفحه 34

    (2) بحار الأنوار / جلد 67 / صفحه 249، با تلخیص

    (3) نهج البلاغه / خطبه 163

    (4) دلائل الإمامه / صفحه 31 و 32

      

    http://www.kayhannews.ir/860327/6.htm

     

     

    منبع:http://www.e-resaneh.com



    محمدرضا زارع، ::: شنبه 87/3/18::: ساعت 7:32 عصر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 113
    بازدید دیروز: 2
    کل بازدید :112651

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    از همه جا-از همه چیز-اخبارهای مورد علاقه من-مقالات-یادداشتهای من
    محمدرضا زارع،

    >>آرشیو شده ها<<
    آرشیو مطالب 1
    آرشیو مطالب 2
    آرشیو مطالب 3
    آرشیو مطالب 4
    آرشیو مطالب 5
    آرشیو مطالب 6
    آرشیو مطالب 7
    آرشیو مطالب 8
    آرشیو مطالب 9
    آرشیو مطالب 10
    آرشیو مطالب 11
    آرشیو مطالب 12
    آرشیو مطالب 13
    آرشیو مطالب 14
    آرشیو مطالب 15
    آرشیو مطالب 16
    آرشیو مطالب 17
    آرشیو مطالب 18
    آرشیو مطالب 19
    آرشیو مطالب 20
    23/3/87
    24/3/87
    25/3/87
    26/3/87

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    از همه جا-از همه چیز-اخبارهای مورد علاقه من-مقالات-یادداشتهای من

    >>لینک دوستان<<
    سایت درج آگهی و تبلیغ رایگان اینترنتی پیام سرا
    دعوت به دوستی کلیک کنید

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<
    پارسی بلاگ، پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
    2006-ParsiBlog™.com ©